شرح جلد هشتم اسفار - فصل12: أولین عضوی که بهوجود میآید(ص143) فصل13: زمان تعلق نفس ناطقه به بدن(ص145)
فصل12: أولین عضوی که بهوجود میآید(ص143)
فصل13: زمان تعلق نفس ناطقه به بدن(ص145)
نفس ناطقه بالفعل که بتواند معقولات و کلیات را ادراک کند برای کسانی که به این مرتبه برسند معمولا در سن 40 سالگی حادث میشود و اوحدی از افراد انسانی به این مرتبه میرسند.
اما اکنون بحث درباره نفسی است که انسان را از سایر انواع حیوان متمایز میکند و سبب میشود انسان استعداد درک معقولات را داشته باشد
نظریه مشاء(ص146): این نظریه فخر رازی از ابن سینا در مباحث مشرقیه آورده است. ملاصدرا میفرماید: من این مطلب را در کتابهای ابن سینا ندیدم اما احتمال دارد که درست باشد.
بدن تحت تأثیر مادر و نفس تحت تأثیر پدر ساخته میشود.
نفسی که در آغاز، جنین دارد نباتی است و فقط فعل تغذیه انجام میدهد و فقط قوه غاذیه دارد. نفس نباتی جنین استعداد قبول نفس حسی را که فعل حس را انجام میدهد، دارد.
سه قوه غاذیه وجود دارد: 1- قوه غاذیه پدر 2- قوه غاذیه مولود و بچه 3- قوه غاذیه مستفاد از پدر و نه جنین.
وقتی که قلب و مغز تکون یافت یعنی چهارماهگی، زمان افاضه نفس ناطقه به جنین و نطفه است.
وقتی اعضاء جنین به تمام و کمال ساخته شد نفس ناطقه به بدن افاضه میگردد. در چهار ماهگی که خلقت جنین کامل میشود نفس ناطقه به آن تعلق میگیرد اما تعقلی ندارد.
اشکالات ملاصدرا بر این نظریه(ص147)
زمان تعلق نفس ناطقه به بدن از نظر ملاصدرا
به نظر ملاصدرا هم قوه غاذیه پیش از نفس ناطقه وجود مییابد اما نه چهار ماه قبل بلکه چهل سال قبل