شرح جلد هشتم اسفار - فصل14: کثرت قوا
فصل14: کثرت قوا(148)
کثرت قوا در مرتبه بدنی است اما در مرتبه نفس ناطقه وحدت دارند، زیرا هر مرتبه از وجود حکمی دارد. مرتبه مادیت اقتضاء کثرت دارد و مرتبه تجرد اقتضای وحدت
نفس به تنهایی همه قوا و آثار آنها را دارد.
ملاصدرا ابتدا از مشهور حکما (مشّاء) نقل میکند: غاذیه هر عضوی با غاذیه عضو دیگری اختلاف نوعی دارد؛ غاذیه دست با غاذیه پا و بقیه اعضاء اختلاف نوعی و عددی دارد. نه تنها قوه غاذیه بلکه هر چهار خادم غاذیه همینطور است و ماسکه و جاذبه و دافعه وهاضمه هم افزون بر اختلاف و کثرت عددی، اختلاف نوعی هم دارند و نه تنها خوادم غاذیه بلکه نامیه و مولده هم در هر عضوی با عضو دیگر اختلاف نوعی دارد، زیرا افعال و آثار آنها اختلاف نوعی دارند. قوه نامیه و قوه مصوره هم همینگونه است.
نظریه ملاصدرا(ص149): اختلاف مبادی افعال و آثار سبب اختلاف نوعی مبادی آنها میشود اما مبادی قریبه نه مبادی بعید آنها.
شاهد: (شاهد طبق مبانی مشاء) چون طرف بحث مشاء است. هر کدام از عقول طولیه مبدأ یکی از افلاکند.
هر کدام از عقول، مبدأ قریب افلاکند و مبدأ بعید و باواسطه آنها حق تعالی است.
اختلاف نوعی افلاک دلیل اختلاف نوعی مبادی قریب افلاک که عقول طولی است میشود یعنی عقول هم اختلاف نوعی دارند اما این اختلاف نوعی افعال و آثار دلیل بر کثرت و اختلاف در مبدأ بعید که حق تعالی است نمیشود.
پس اختلاف نوعی افعال و آثار، دلیل اختلاف عددی و نوعی مبدأ بعید نمیشود.
نتیجه: اختلاف نوعی افعال و آثار قوا دلیل اختلاف قوا در مرتبه بدن است که در بدن هر قوهای عددی و نوعی است اما در مرتبه تجرد نفس همه به وحدت میرسند.
گرچه قوا در مرتبه ظاهر مختلفند در همین مرتبه ظاهر هم بهگونهای وحدت دارند،
قوای مدرکه ظاهری یعنی حواس ظاهری همگی در حس مشترک جمعاند و در مرتبه حس مشترک وحدت دارند.
قوای مدرکه بهطور کلی (مدرکه ظاهری و باطنی همه در مرتبه عقل نظری جمعاند.
قوای نباتی هم در نفس نباتی جمعاند.
قوای محرکه که منبث در عضلات و ماهیچههای بدن انسان و حیوانند همه در قوه شوقیه انسان و عقل عملی آن جمعاند.
بالاتر از همه این که تمام قوای مدرکه و محرکه در نفس ناطقه جمعاند.