شرح جلد نهم اسفار - فصل 16: قیامت صغری و کبری

فصل 16: قیامت صغری و کبری (ص277)

قیامت صغری،  پس از مرگ است چنان‌که فرمود: من مات فقد قامت قیامته

قیامت کبری، پس از پایان قیامت صغری است و زمانی نمی‌توان برای آن تصور کرد.

هر چه در قیامت کبری وجود دارد در قیامت صغری به‌گونه مناسب آن وجود خواهد داشت و هر چه در قیامت صغری وجود دارد در قیامت کبری به‌گونه اعلی، اشد و اتم وجود خواهد داشت.

کلید معرفت به قیامت، معرفت نفس و مراتب آن است.

ولادت بر چند قسم است: 1- ولادت در دنیا 2- ولادت در برزخ و قیامت صغری 3- ولادت در آخرت و قیامت کبری.

به تعداد عوالم هستی، ولادت نیز وجود دارد.

همان‌گونه که تجلی حق تعالی واحد است و با یک تجلی همه مراتب عوالم و بالاتر از آن (اعیان، اسماء و صفات) محقق می‌شود خواه بر همگان ظاهر باشد و خواه نباشد، قیامت و مراتب آن نیز در همان تجلی محقق شده است خواه بر همگان ظاهر باشد و خواه نباشد چنان‌که حق تعالی فرمود: مَّا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلاّ كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ، إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ (لقمان، 28).

تحقق آخرت با رفع حجب و ظهور حقایق (لنا) و انکشاف وحدت حقیقی حق تعالی (لنا) انجام می‌شود. چنان‌که فرمود: يَوْمَ هُم بَارِزُونَ لا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِّمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ (غافر، 16).

در آخرت وحدت حقیقی حق تعالی چنان ظاهر می‌شود (لنا) که سایر اسماء او در عین ظهور، مغلوب و منطوی در آنند برخلاف دنیا که وحدت او (لنا) مغلوب اسماء دیگر چون خالق، رازق و ستار است.

 

نکته (ص279): راه‌های درک قیامت

برای درک حقیقت قیامت کبری، ظهور وحدت حقه حق تعالی، بازگشت همه چیز به او، فنای همه چیز در او و نیز برای فهم آیاتی چون:

وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنظُرُونَ (زمر، 68).

وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ(آل‌عمران، 180)

وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ(قصص، 88).

كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ * وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿رحمن،26-۲۷﴾.

أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ(شوری، 53).

و نیز برای فهم احادیثی چون:   

ان الحق سبحانه یمیت جمیع الموجودات حتی الملائکه و جبرئیل و اسرافیل و میکائیل و ملک الموت ثمّ یعیدها للفصل و القضاء

دخلنا على أبي عبدالله (ع) نعزيه بإسماعيل ، فترحم عليه ثم قال : إن الله عزوجل نعى إلى نبيه (ص) نفسه فقال : « إنك ميت وإنهم ميتون » وقال : « كل نفس ذائقة الموت » ثم أنشأ يحدث فقال : إنه يموت أهل الارض حتى لا يبقى أحد ، ثم يموت أهل السماء حتى لا يبقى أحد إلا ملك الموت وحملة العرش وجبرئيل وميكائيل ، قال : فيجئ ملك الموت حتى يقوم بين يدي الله عزوجل فيقال له : من بقي؟ ـ وهو أعلم ـ فيقول : يارب لم يبق إلا ملك الموت وحملة العرش وجبرئيل وميكائيل ، فيقال : قل لجبرئيل وميكائيل : فليموتا فيقول الملائكة عند ذلك ، يارب رسولاك وأميناك ، فيقول : إني قد قضيت على كل نفس فيها الروح الموت ، ثم يجئ ملك الموت حتى يقف بين يدي الله عزوجل فيقال له : من بقي؟ ـ وهو أعلم ـ فيقول : يارب لم يبق إلا ملك الموت وحملة العرش ، فيقول : قل لحملة العرش : فليموتوا ، قال : ثم يجئ كئيبا حزينا لا يرفع طرفه ، فيقال له : من بقي؟ فيقول : يارب لم يبق إلا ملك الموت ، فيقال له : مت ياملك الموت فيموت ، ثم يأخذ الارض بيمينه والسماوات بيمينه ، ويقول : أين الذين كانوا يدعون معي شريكا؟ أين الذين كانوا يجعلون معي إلها آخر؟. (کافی،ج1، 71؛ بحار، ج6، 329)

راه‌های متعددی وجود دارد:

1- راه برهان: دقت در اصول پیش‌گفته که حاصل آن از این‌قرار است: هر چیزی غایتی دارد که بدان می‌رسد؛ هر غایتی نیز غایتی دارد تا می‌رسد به غایت الغایات چنان‌که هر چیزی علتی دارد و علت آن هم علتی دارد تا برسد با علت العلل

چنان‌که هر متحرکی سرانجامی دارد که ثبات و قرار آن است.

2- راه عرفان: مشاهده تبدل همه موجودات در هر لحظه مطابق با کریمه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (رحمن، 22).

نتیجه: همه چیز در حال تبدل و اشتداد است و هم تعینات در حال زوال است. پس همه چیز به حق رجوع خواهد کرد و هلاکت ذاتی آن‌ها ظاهر خواهد شد.

این ظهور هلاکت ذاتی برای برخی مانند نفوس، به مرگ، استحاله و فنا است

برای برخی دیگر مانند ملائکه به صعق است. 

3- راه معرفت نفس(280): مشاهده حشر همه قوای انسانی اعم از مدرکه و محرکه و رجوع آن‌ها به ذات واحد بسیط و استهلاک آن‌ها در نفس.

4- راه ایمان به انبیاء و اولیاء و رجوع با احادیث نقل شده از آن‌ها.

نکته: مفاد آیاتی مانند: أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ(ق، 15) 

وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ(نمل، 88)

مدلول این آیه عام است و شامل همه مراتب وجود می‌شود و اختصاص به دنیا ندارد چنان‌که در حدیث پیش‌گفته به مرگ اعاظم از ملائکه تصریح شده است.