شرح جلد نهم اسفار - فصل32: درجات سلوک الی الله
فصل32: درجات سلوک الی الله(ص374)
شاید سخن غزالی: مراتب کمال
1- وجود خاص 2- علم خاص 3- قدرت 4- اراده 5- فعل
سالک برای وصول به سعادت باید آنها را عکس فرایندی که به دست آورده است از خود سلب کند.
(ص375) پس اول باید فعل را از خود سلب کند (که مرتبه تقوی و زهد است) و متصف شود به کریمه لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ (آلعمران، 128) و نیز کریمه وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ (احقاف، 9).
(این مرتبه انتفاء فعل و ظهور توحید فاعلی است)
مرتبه دوم، اراده و اختیار از او سلب شود و مشمول کریمه وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا (احزاب، 36). در این صورت به مقام رضای به قضاء و قدر متحقق خواهد شد و در نتیجه از همه هم و غمها خلاص میشود، زیرا قضا و قدر الهی به بهترین وجه نظام عالم حکم کرده و آن را ایجاد کرده است. در این صورت، سالک همه چیز را در بهترین صورت ممکن میبیند و همه را مستغرق در رحمت واسع الهی مشاهده میکند. در این صورت از همه چیز لذت میبرد.
کسی که عالم را به علم و نور حق ببیند و آن را صورت قضاء و قدر الهی بیابد مبتهج و مسرور به همه چیز ان اعم از جزیی و کلی آن خواهد بود و چیزی را نمیخواهد مگر آنکه خدا آن را خواسته باشد.
(این اولین مرتبه توحید صفاتی است).
پس از آن باید قدرت را از خود سلب کند و همه افعال را مستند به حول و قوه الهی بداند. در این صورت نخست به مقام توکل و سپس به مقام تفویض خواهد رسید.
(این دومین مرتبه توحید صفاتی است).
پس از آن باید علم را از خود سلب کند و در علم حق تعالی مضمحل نماید و به علم و نور حق به همه چیز بنگرد. در این صورت به مقام تسلیم میرسد.
(این سومین و آخرین مرتبه توحید صفاتی است).
در آخر باید وجود او منتفی شود تا فناء تام در توحید حاصل شود. (این مرتبه توحید ذاتی است).