ربوبيت و رها کردن بندگان خدا
پرسش:
كد پرسش: 43
رها کردن بندگان خدا در وادی فراق و سردرگمی چه اثری برای آنها دارد؟ در مطالب شما خواندهام که خدا بندگانش را هرگز رها نمیکند، از خود دور نمیکند، ربّ است، از مادر مهربانتر است.
آیا بی متولی ماندن بندگان خدا در این عصر یخبندان نیز وجهی از ربوبیت است؟
بنده از کجا بداند مطرود نشده بلکه آزموده میشود؟ از کجا بداند خبث ذاتی ندارد و مشمول رحمت خاص شده است؟
شما را بخدا جوابی دهد که قلوب متزلزل را استواری و آرامشی عطا کند.
كد پرسش: 43
رها کردن بندگان خدا در وادی فراق و سردرگمی چه اثری برای آنها دارد؟ در مطالب شما خواندهام که خدا بندگانش را هرگز رها نمیکند، از خود دور نمیکند، ربّ است، از مادر مهربانتر است.
آیا بی متولی ماندن بندگان خدا در این عصر یخبندان نیز وجهی از ربوبیت است؟
بنده از کجا بداند مطرود نشده بلکه آزموده میشود؟ از کجا بداند خبث ذاتی ندارد و مشمول رحمت خاص شده است؟
شما را بخدا جوابی دهد که قلوب متزلزل را استواری و آرامشی عطا کند.
پاسخ:
اولاً رها کردن بندگان خدا نهتنها برای خدا ممکن نیست و معنی ندارد، بلکه برای انسان کامل محمدی نیز ممکن نیست و معنا ندارد، زیرا همهي عالم و از جمله انسان، عین تعلق به علت و رب خویش است و چیزی که عین تعلق به علت و ربّ خود باشد، از علت و ربّ خود جدا نمیشود.
ثانیاً خدای متعال هم ارحم الراحمین است و در رحمت و مهربانی با هیچ موجودی از جمله مادر قابل مقایسه نیست.
این دو اصل تردیدناپذیر است، هم برهان عقلی بر آن اقامه شده است و هم کشف صحیحی بدان تعلق گرفته است.
ولی باید توجه داشته باشیم که خدایی که ارحم الراحمین است، اشد المنتقمین و اعظم المتجبرین هم هست.
آنچه از خدای متعال متجلی میشود و نازل میگردد، عین وجود و تجلی وجود و خیر محض است ولی بر حسب قابلیت جایی که آن جلوه میرسد یا آن خیر نازل میشود، آثار متفاوتی خواهد داشت.
باران که از ابر و آسمان فرود میآید، اگر چه یک آب است و حیاتبخش، ولی در زمینهای مختلف آثار مختلفی از خود آشکار میکند، جایی گل میروید و جایی دیگر خار.
«و ننزّل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين و لایزید الظالمین الا خساراً» (اسراء، 82) قرآن که تجلی ذات و صفات خدای متعال است، شفا و رحمت است ولی برای ستمکاران جز زیان نخواهد بود.
به هر حال رها نکردن بندگان به این معنا نیست که خدای متعال تابع خواستهها و فرمایشات این و آن باشد و به این معنی نیست که هر چه به بندگان میرسد چون خیر است، برای آنها نیز خیر باشد.
اولاً رها کردن بندگان خدا نهتنها برای خدا ممکن نیست و معنی ندارد، بلکه برای انسان کامل محمدی نیز ممکن نیست و معنا ندارد، زیرا همهي عالم و از جمله انسان، عین تعلق به علت و رب خویش است و چیزی که عین تعلق به علت و ربّ خود باشد، از علت و ربّ خود جدا نمیشود.
ثانیاً خدای متعال هم ارحم الراحمین است و در رحمت و مهربانی با هیچ موجودی از جمله مادر قابل مقایسه نیست.
این دو اصل تردیدناپذیر است، هم برهان عقلی بر آن اقامه شده است و هم کشف صحیحی بدان تعلق گرفته است.
ولی باید توجه داشته باشیم که خدایی که ارحم الراحمین است، اشد المنتقمین و اعظم المتجبرین هم هست.
آنچه از خدای متعال متجلی میشود و نازل میگردد، عین وجود و تجلی وجود و خیر محض است ولی بر حسب قابلیت جایی که آن جلوه میرسد یا آن خیر نازل میشود، آثار متفاوتی خواهد داشت.
باران که از ابر و آسمان فرود میآید، اگر چه یک آب است و حیاتبخش، ولی در زمینهای مختلف آثار مختلفی از خود آشکار میکند، جایی گل میروید و جایی دیگر خار.
«و ننزّل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين و لایزید الظالمین الا خساراً» (اسراء، 82) قرآن که تجلی ذات و صفات خدای متعال است، شفا و رحمت است ولی برای ستمکاران جز زیان نخواهد بود.
به هر حال رها نکردن بندگان به این معنا نیست که خدای متعال تابع خواستهها و فرمایشات این و آن باشد و به این معنی نیست که هر چه به بندگان میرسد چون خیر است، برای آنها نیز خیر باشد.