ابن عربي و ولايت
پرسش (65):
با عرض سلام خدمت شما استاد ارجمند
1ـ آيا محي الدين عربي ولايت را پذيرفته و اهل ولايت بوده است؟ درجه فهم محي الدين در كنار عرفاي شيعه چقدر است؟
2ـ آيا نقلهايي كه از او وجود دارد كه در مورد امير المؤمنين عليه السلام سخنان ناروايي گفته است درست است؟
3ـ اگر او محب اهل بيت و اهل ولايت واقعي نبوده، چطور به برخي حقايق عرفاني رسيده؟
4ـ آيا اساساً امكان وصول به حتي ذرهاي از حقيقت به جز از طريق ولايت وجود دارد؟
عذر ميخواهم كه خوب سؤال كردن را بلد نيستم.
با عرض سلام خدمت شما استاد ارجمند
1ـ آيا محي الدين عربي ولايت را پذيرفته و اهل ولايت بوده است؟ درجه فهم محي الدين در كنار عرفاي شيعه چقدر است؟
2ـ آيا نقلهايي كه از او وجود دارد كه در مورد امير المؤمنين عليه السلام سخنان ناروايي گفته است درست است؟
3ـ اگر او محب اهل بيت و اهل ولايت واقعي نبوده، چطور به برخي حقايق عرفاني رسيده؟
4ـ آيا اساساً امكان وصول به حتي ذرهاي از حقيقت به جز از طريق ولايت وجود دارد؟
عذر ميخواهم كه خوب سؤال كردن را بلد نيستم.
پاسخ:
1ـ از مجموعهي نوشتههای ابن عربی فهمیده میشود که وی نهتنها ولایت را پذیرفته، بلکه از اخص خواص اهل ولایت است و فهم وی در توحید کمنظیر و در ولایت بینظیر بوده است. اگر مقایسه درست باشد، او دستکم در ردیف بزرگترین عرفای شیعه قرار دارد. علت اینکه ممکن است مقایسه درست نباشد، این است که تقریباً تمام عرفای شیعه در عرفان نظری از آثار او استفاده کردهاند.
2ـ وی بهترین و دقیقترین نکات را درباره امیرالمؤمنین [عليه السلام] گفته که در آثار دیگران بهندرت پیدا میشود. به همین سبب است که بسیاری او را شیعه دانستهاند و مواردی که با عقاید شیعه سازگار نیست را از باب تقیه دانستهاند. اگر اینگونه نباشد و تقیه نکرده باشد، اشتباهات بزرگی هم دارد.
3ـ در محبت وی به خاندان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ذریهي حضرت فاطمه صلواتاللهعلیها تا روز قیامت و حتی طهارت آنها از دیدگاه وی تردیدی وجود ندارد. عقاید وی دربارهي خویشاوندان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ذریهي حضرت فاطمه صلواتاللهعلیها نهتنها همانند شیعه است، بلکه بسا در میان شیعه نیز کسی چنین عقیدهای را ابراز نکرده باشد.
4ـ به عقیده بسیاری از عرفا، تنها راه وصول به حقایق معارف نبوی، مسیر ولایت اهل بیت علیهالسلام است
1ـ از مجموعهي نوشتههای ابن عربی فهمیده میشود که وی نهتنها ولایت را پذیرفته، بلکه از اخص خواص اهل ولایت است و فهم وی در توحید کمنظیر و در ولایت بینظیر بوده است. اگر مقایسه درست باشد، او دستکم در ردیف بزرگترین عرفای شیعه قرار دارد. علت اینکه ممکن است مقایسه درست نباشد، این است که تقریباً تمام عرفای شیعه در عرفان نظری از آثار او استفاده کردهاند.
2ـ وی بهترین و دقیقترین نکات را درباره امیرالمؤمنین [عليه السلام] گفته که در آثار دیگران بهندرت پیدا میشود. به همین سبب است که بسیاری او را شیعه دانستهاند و مواردی که با عقاید شیعه سازگار نیست را از باب تقیه دانستهاند. اگر اینگونه نباشد و تقیه نکرده باشد، اشتباهات بزرگی هم دارد.
3ـ در محبت وی به خاندان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ذریهي حضرت فاطمه صلواتاللهعلیها تا روز قیامت و حتی طهارت آنها از دیدگاه وی تردیدی وجود ندارد. عقاید وی دربارهي خویشاوندان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ذریهي حضرت فاطمه صلواتاللهعلیها نهتنها همانند شیعه است، بلکه بسا در میان شیعه نیز کسی چنین عقیدهای را ابراز نکرده باشد.
4ـ به عقیده بسیاری از عرفا، تنها راه وصول به حقایق معارف نبوی، مسیر ولایت اهل بیت علیهالسلام است