عوامل پيدايش دوستي خدا
پرسش (50)
با عرض سلام و خسته نباشيد حضور محترم استاد گرانقدر:
سؤالاتي دارم كه مدتي است بي جواب مانده. لطفاً اينجانب را راهنمايي بفرماييد:
1ـ عوامل پيدايش دوستي خدا كدامند؟
2ـ اينكه: «ما بر اساس كدام نگاه خداوند آفريده شدهايم» يعني چه؟
3ـ گفته شده محبت جز به سنخيت ممكن نميشود و محبتي كه ريشه در غرايز و اميال نداشته باشد، دوطرفه است. پس ناملايمات و رد پذيرش محبوب چه دليلي دارد. اگر اين محبت دوطرفه است، پس چرا گاهي از آن طرف بهگونهاي ديگر پاسخ داده ميشود؟
با تشكر فراوان از شما
با عرض سلام و خسته نباشيد حضور محترم استاد گرانقدر:
سؤالاتي دارم كه مدتي است بي جواب مانده. لطفاً اينجانب را راهنمايي بفرماييد:
1ـ عوامل پيدايش دوستي خدا كدامند؟
2ـ اينكه: «ما بر اساس كدام نگاه خداوند آفريده شدهايم» يعني چه؟
3ـ گفته شده محبت جز به سنخيت ممكن نميشود و محبتي كه ريشه در غرايز و اميال نداشته باشد، دوطرفه است. پس ناملايمات و رد پذيرش محبوب چه دليلي دارد. اگر اين محبت دوطرفه است، پس چرا گاهي از آن طرف بهگونهاي ديگر پاسخ داده ميشود؟
با تشكر فراوان از شما
پاسخ:
1ـ عوامل دوستی خدای متعال از این قرار است: 1ـ معرفت به خدا و غنای ذاتی او 2ـ معرفت به فقر ذاتی خود 3ـ تسلیم و بندگی خدای متعال4ـ خدمت به بندگان او 5ـ عمل به ظاهر شریعت
2ـ انسانها مخلوق وجه جامع و زادهي نگاه رحمانی خدایند.
3ـ محبت حقیقی جز به سنخيت ممكن نميشود، اما اینکه کدام محبت ریشه در غرایز و امیال دارد و کدام یک ندارد، بر همگان معلوم نیست. بسا محبتهایی که ریشهي در امیال و غرایز داشته باشد، ولی آشکار نباشد و بر صاحب آن هم پوشیده باشد. چنانکه اکثر مؤمنان گمان میکنند کارها و عباداتشان را برای خدای متعال انجام میدهند، در حالی که برای امیال خود انجام میدهند. اگر بهشت و دوزخی نباشد، آنگاه معلوم میشود چه کسانی اهل عبادتند و چه کسانی نیستند. به همین سبب است که خدای متعال میفرماید: «یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا» (نساء 136) و نیز میفرماید «توبوا الی الله جمیعاً ایها المؤمنون.» (نور، 31)
پاسخ ندادن محبوب، خود نشانی صریح از نبود سنخیت است و آمیختگی محبت به امیال و غرايز اگرچه نوع غرايز و امیالی که ریشهي آن محبت هستند، آشکار نباشد.
1ـ عوامل دوستی خدای متعال از این قرار است: 1ـ معرفت به خدا و غنای ذاتی او 2ـ معرفت به فقر ذاتی خود 3ـ تسلیم و بندگی خدای متعال4ـ خدمت به بندگان او 5ـ عمل به ظاهر شریعت
2ـ انسانها مخلوق وجه جامع و زادهي نگاه رحمانی خدایند.
3ـ محبت حقیقی جز به سنخيت ممكن نميشود، اما اینکه کدام محبت ریشه در غرایز و امیال دارد و کدام یک ندارد، بر همگان معلوم نیست. بسا محبتهایی که ریشهي در امیال و غرایز داشته باشد، ولی آشکار نباشد و بر صاحب آن هم پوشیده باشد. چنانکه اکثر مؤمنان گمان میکنند کارها و عباداتشان را برای خدای متعال انجام میدهند، در حالی که برای امیال خود انجام میدهند. اگر بهشت و دوزخی نباشد، آنگاه معلوم میشود چه کسانی اهل عبادتند و چه کسانی نیستند. به همین سبب است که خدای متعال میفرماید: «یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا» (نساء 136) و نیز میفرماید «توبوا الی الله جمیعاً ایها المؤمنون.» (نور، 31)
پاسخ ندادن محبوب، خود نشانی صریح از نبود سنخیت است و آمیختگی محبت به امیال و غرايز اگرچه نوع غرايز و امیالی که ریشهي آن محبت هستند، آشکار نباشد.