باب حجت بودن علم بر عالم و سختى کار عالم
بَابُ لُزُومِ الْحُجَّةِ عَلَى الْعَالِمِ وَ تَشْدِيدِ الْأَمْرِ عَلَيْهِ
باب حجت بودن علم بر عالم و سختى کار عالم
و هو الباب السادس عشر من كتاب العقل و العلم و فيه أربعة احاديث:
الحديث الاول و هو العشرون و المائة
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ يَا حَفْصُ يُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ يُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ
امام صادق علیه السلام به حفص بن غیاث فرمود: اى حفص هفتاد گناه جاهل آمرزیده شود پیش از آن كه یك گناه عالم آمرزیده شود.
شرحقانونمندی مغفرت و عقوبت
1- بهگمان اغلب متکلمان و سایر اهل عرف، مغفرت و عقوبت الهی مانند مغفرت و عقوبت هر فاعل مختار انسانی بلکه فروتر از آن است.
وجه فروتر بودن آن این است که فاعلهای مختار اگر برخوردار از حکمت باشند، مغفرت و عقوبت نسبتا قانونمند دارند و افراد را بر اساس استعدادهای آنها مورد مغفرت و عقوبت قرار میدهند اما مغفرت و عقوبت خدای متعال حی به استعداد و قابلیت فیالجمله افراد هم بستگی ندارد و هر طور که خدای متعال بخواهد مغفرت و عقوبت میکند
2- مغفرت و عقوبت الهی تابع قوانین تکوینی است و خواست خدای متعال نیز بیرون از آن قوانین تکوینی نیست.
قوانین مربوط به مغفرت و عقوبت عبارت است از سنخیت میان عقاید، اخلاق و رفتارها با ثمرات و نتایج حاص از آنها.
هر فعلی اثر مناسب خود را دارد و تخلف از آن محال است همانگونه که هر درختی میوه مناسب خود را دارد و تخلف از آن ممکن نیست.
معجزات و کرامات و خوارق عادات، تخلف قانون یادشده نیست بلکه تفسیر و تفصیل آن است.
یعنی امور پوشیده و پنهان از درک مخاطب را آشکار میکند؛ چنانکه اگر کسی به عناصر دخیل در کار یا چیزی را نداند و از آن انتظار خاصی داشته باشد ولی با تبیین بفهمد که انتظار او از آن کار یا چیز بیش از آن بود که تصور کرده بود. مانند مسافری که همه موجودی توشه خود را نداند. او بر اساس ندانستن انتظاری از توشه خود دارد که مطابق با واقع نیست. حال اگر داشتههای او تبیین شود، انتظاراتش تغییر خواهد کرد. معجزات و نیز همینگونه است؛ عوامل موجود ناشناخته و بهحساب نیامده است.
3- مغفرت و عقوبت، عین عقاید، اخلاق و اعمال است نه حاصل و میوه آن.
نکته1: این با بقای معارف و علوم و عقاید و از بین رفتن اخلاق و اعمال در عوالم دیگر ناسازگار نیست، زیرا اخلاق و اعمال به تولید معرفت و عقیده یا تثبیت و تعمیق آن کمک میکند و عقیده حاصل از آن عین مغفرت و عقوبت است
علت عقوبت نشدن کودکان، مجانین، سفها، اهل سهو و نسیان این است که فاقد عوامل عقوبت هستند.
لذتها و عذابها از سنخ ادراکات هستند، هر چه نفس قوسیتر باشد، ادراک آن شدیدتر و در نتیجه لذت و عذاب آن بیشتر خواهد بود؛ چنانکه هر چه ادراکات قویتر باشد، نفس شدیدتر و در نتیجه لذت و عذاب آن بیشتر خواهد بود.
آنچه که درباره عامل مظلومیت پیامبر (ص) و خاندان مطهر وی (ع) گفته شد، با حفظ مراتب در مورد صاحبان نفوس قوی یعنی عالمان صادق است.
در واقع مغفرت و عقوبت عالمان از مصادیق حدیث شریف «حسنات الابرار سیئات المقربین» است.
نکته2: ملائمات انسانها با توجه به مرتبه وجودی آنها متفاوت است. چیزی سبب شوق و لذت یا کراهت و عذاب کسی میشود که برای دیگران اینگونه نیست.
کسی بر اساس ادراکات و علوم و عقاید خاص خود ملائمات ویژه دارد که در عوالم دیگر فانی و هالک است، پس از ورود به آن عوالم، مانند کسی است که ملائمات خود را گم کرده است و به امور مضاد با آنها گرفتار شده است.