باب تقليد

باب التقليد

و هو الباب التاسع عشر من كتاب العقل و العلم و فيه ثلاثة احاديث:

الحديث الاول و هو الرابع و الخمسون و المائة

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ (توبة، 31) فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ مَا دَعَوْهُمْ إِلَى عِبَادَةِ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ دَعَوْهُمْ مَا أَجَابُوهُمْ وَ لَكِنْ أَحَلُّوا لَهُمْ حَرَاماً وَ حَرَّمُوا عَلَيْهِمْ حَلَالًا فَعَبَدُوهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ

ترجمه:  ابوبصیر گوید از امام صادق(ع) در باره آیه (31 سوره 9) «علما و راهبان خویش را پروردگار خود گرفتند نه خدا را» پرسیدم فرمود: بخدا سوگند كه علما و راهبان مردم را به عبادت خویش نخواندند و اگر هم مى‌خواندند آن‌ها  نمى‌پذیرفتند ولى حرام خدا را براى آن‌ها حلال و حلالش را حرام كردند بنابراین آن‌ها ندانسته و نفهمیده عبادت ایشان كردند.

شرح‏

1- با توجه به این‌که فهم تکالیف الهی از حلال و حرام، امری اجتهادی است، عامه مردم نمی‌توانند تشخیص دهند که حکم مرجع علمی، موافق حکم خداست یا مخالف آن. آن‌چه که وظیفه عموم مردم است دقت در شناخت مرجع علمی است نه بیش از آن. تنها راه شناخت مرجع علمی دینی، همان روش عقلا در حوزه‌های دیگر مرجعیت علمی است.

2- اطاعت از غیرخدا که مخالف خدا باشد یا غیریت در آن لحاظ استقلالی شده باشد، عصیان و تمرد از خداست.