جلوگیری اولیاء خدای متعال از بدعت

الحديث الخامس و هو الواحد و الستون و المائة

عن الصادق (ع) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ عِنْدَ كُلِّ بِدْعَةٍ تَكُونُ مِنْ بَعْدِي يُكَادُ بِهَا الْإِيمَانُ وَلِيّاً مِنْ أَهْلِ بَيْتِي مُوَكَّلًا بِهِ يَذُبُّ عَنْهُ يَنْطِقُ بِإِلْهَامٍ مِنَ اللَّهِ وَ يُعْلِنُ الْحَقَّ وَ يُنَوِّرُهُ وَ يَرُدُّ كَيْدَ الْكَائِدِينَ يُعَبِّرُ عَنِ الضُّعَفَاءِ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ وَ تَوَكَّلُوا عَلَى اللَّهِ

ترجمه: رسول خدا(ص) فرمود: براى هر بدعتى كه پس از من براى نیرنگ زدن با ایمان پیدا شود ولی‌ای از خاندانم گماشته شده كه از ایمان دفاع كند و به الهام خدا سخن گوید و حق را آشكار و روشن كند و نیرنگ نیرنگبازان را رد كند و زبان افراد ناتوان باشد، اى هوشمندان پند گیرید و به خدا توكل كنید.

شرح‏

كيد: مکر؛ يُكَادُ بِهَا الْإِيمَانُ: يمكر بها الايمان

1- به‌نظر مشهور، لطف و رحمت الهی و عنایت ازلی او مقتضی آن است که هیچ امر ضروری دین و هدایت مردم را امساک نکند و مهمل نگذارد.

بر این اساس، در هر عصر و زمانی خدای متعال عوامل حفظ و وضوح ایمان مومنان را فراهم می‌نماید. قاعد لطف و مشابه آن بر همین اساس شکل گرفته است.

دلایل آن عبارت است از:

الف- غایت آفرینش وصول انسان‌ها به رحمت خدای متعال است، بنابراین باید زمینه‌های رحمت که ایمان عمل صالح است فراهم شود.

ب- امتناع بخل، امساک و عجز بر خدای متعال

ج- بعثت انبیاء و تحمل سختی‌های بسیار از سوی آن‌ها به همین سبب بوده است.

ولی دلایل یادشده فاقد اعتبار است زیرا:

الف- وصول به رحمت تنها منحصر به طریق وضوح و تمامیت ایمان و عمل صالح نیست بلکه ممکن است از طریق سختی‌ها رخ دهد.

ب- عدم ایضاح ایمان در صورتی مستلزم بخل و امساک و ناتوانی است که ممکن باشد. امکان موجودات در جهان طبیعت متوقف بر قابلیت آن‌هاست.

ج- بعثت انبیاء امتنان الهی متوقف بر قابلیت‌هاست نه ضرورت.

2- به‌نظر مشهور، بعثت انبیاء و تعیین اولیاء واجب است، به همان دلایلی که گفته شد.

ولی به‌نظر می‌رسد اولا دلایل یادشده ناتمام است چنان‌که گفته شد

ثانیا اثبات سنت بعثت در طول تاریخ ممکن نیست. به‌ویژه در دوره‌های فترت و فاصله میان انبیاء، دوره طولانی وجود ادیان محرف، و نبودن هیچ نشانه‌ای از نبوت در بسیاری از بخش‌های معمور زمین. دست‌کم در طول تاریخ 3700 ساله پس از بعثت حضرت موسی تا کنون.

بنابراین، وَلِيّاً مِنْ أَهْلِ بَيْتِي مُوَكَّلًا بِهِ يَذُبُّ عَنْهُ مقید است به شرایط و زمینه‌ها.

يُعَبِّرُ عَنِ الضُّعَفَاءِ

1- ولی از اهل بیت (ع) به سبب قوت علم و وضوح برهان، به نیابت از ضعفا دلایل و کید اهل باطل را ابطال می‌کند.

 2- ممکن است یعبر بیان و وصف کید باشد، یعنی کیدی که ضعفا را پایمال خواهد کرد، به وسیله ولی از میان می‌رود.

فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ وَ تَوَكَّلُوا عَلَى اللَّهِ،

1- ممکن است اشاره به آن‌چه نگارنده گفت داشته باشد.

2- ممکن است این عبارت از امام صادق عليه السلام باشد.