باب جنبههای علوم ائمه علیهمالسلام
بَابُ جِهَاتِ عُلُومِ الْأَئِمَّةِ(ع)
باب جنبههای علوم ائمه علیهمالسلام
و هو الباب التاسع و الاربعون من كتاب الحجة و فيه ثلاثة احادیث
256- الحديث الاول و هو الثانی و الثمانون و ستة مائة
عَنْ عَلِيٍّ السَّائِيِّ عَنْ أَبِيالْحَسَنِ الْأَوَّلِ مُوسَى(ع) قَالَ: قَالَ: مَبْلَغُ عِلْمِنَا عَلَى ثَلاثَةِ وُجُوهٍ: مَاضٍ وَ غَابِرٍ وَ حَادِثٍ، فَأَمَّا الْمَاضِي فَمُفَسَّرٌ، وَ أَمَّا الْغَابِرُ فَمَزْبُورٌ، وَ أَمَّا الْحَادِثُ فَقَذْفٌ فِي الْقُلُوبِ وَ نَقْرٌ فِي الْأَسْمَاعِ، وَ هُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنَا وَ لا نَبِيَّ بَعْدَ نَبِيِّنَا.
ترجمه: امام کاظم عليهالسلام فرمود: علم ما سه نوع است: گذشته و آينده و حادث. اما گذشته براى ما تفسير شده است و اما آينده (در جامعه و مصحفى كه نزد ماست) نوشته شده و اما حادث، از راه الهام به قلب و شنیدن با گوش است و این بهترين علم ماست و پيامبرى بعد از پيامبر ما نيست.
شرحیا اصول انواع علم امام علیهالسلام بر سه قسم است یا انواع متعارف آن که مخاطب میتواند آن را درک کند سه قسم است اما انحصار علم امام به سه قسم یادشده فاقد توجیه عقلی است و تنها چیزی که میتوان در این زمینه گفت این است که امام تنها وحی نبوی ندارد اما سایر انواع علم را نمیتوان از امام سلب کرد.
سه قسم علم که در این سه روایت ذکر شده است عبارت است از: 1- علمی که از گذشته نه مربوط به گذشته داشتهاند مانند علمی که به وراثت از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم دارند که آن را علم مفسَر نامیدهاند 2- علمی که از آینده دارند مانند آنچه که از طریق جفر، جامعه، صحف و مانند آن دارند. این علم هم مربوط به آینده است و هم گذشته. 3- علم حادث که پیوسته بر آنها نازل یا منکشف میشود. این علم خود بر دو قسم است: 1- علمی که به قلب آنها الهام میشود بدون آنکه ملک آورنده آن را ببیندند یا صدایش را بشنوند. 2- علمی که به قلب آنها الهام میشود و ملک آورنده آن را نمیبینند ولی صدای او را میشنوند.
تفاوت مهم وحی و الهام در همین است که در وحی ملک آورنده آن دیده میشود ولی در الهام ملک دیده نمیشود ولی ممکن است صدای او شنیده شود و ممکن صدایش نیز شنیده نشود.
اقسام سهگانه یادشده از جهاتی همانند هم هستند: 1- از جهت حجیت 2- از جهت یقینی بودن 3- از جهت محکم بودن 4- از جهت تفصیلی بودن.
اگر در آیات قرآن یا روایات متشابهی وجود داشته باشد، تشابه برای مخاطب عام است نه حتی برای مخاطب خاص چه رسد برای نبی و ولی علیهمالسلام و ارجاع و بازگرداندن آیات متشابه به محکمات برای مخاطب عام است نه خاص و نه نبی و ولی علیهمالسلام. علوم انبیاء و اولیاء منصوص، همه جنبههای سهگانه یادشده را دارد.
در این حدیث شریف قسم سوم، افضل از اقسام دیگر دانسته شده است که احتمالاتی برای توجیه آن وجود دارد: 1- اختصاصی بودن قسم اخیر و مشترک بودن اقسام قبلی میان اصحاب خاص اهل بیت علیهمالسلام مانند حضرت سلمان رضوان الله تعالی علیه 2- بیواسطه بودن آن 3- افزایشی بودن آن به معنایی که در جای خود گفته شد. 4- جدید بودن آن بهگونهای که ممکن است آخرین تغییرات را آشکار کند.5- نشان دادن آنچه ممکن است بداء بدان تعلق گرفته باشد.
در هر صورت با آنکه علم امام علیهالسلام با علم پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم مشترک است ولی پس از خاتم پیامبران صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیامبری وجود ندارد و اهل بیت آن حضرت، وصی، ولی و خلیفه او و امام پس از او هستند نه پیامبر و علم آنها فرع و تابع بر علم آن حضرت است نه همرتبه با آن.
257- الحديث الثانی و هو الثالث و الثمانون و ستة مائة
عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: قُلْتُ: أَخْبِرْنِي عَنْ عِلْمِ عَالِمِكُمْ. قَالَ: وِرَاثَةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ مِنْ عَلِيٍّ(ع). قَالَ: قُلْتُ: إِنَّا نَتَحَدَّثُ أَنَّهُ يُقْذَفُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ يُنْكَتُ فِي آذَانِكُمْ، قَالَ: أَوْ ذَاكَ.
ترجمه: حارث بن مغيره میگويد: به امام صادق عليهالسلام عرض كردم: از علم عالم (امام) خاندان شما به من خبر دهيد، فرمود: از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم و از على عليهالسلام به ارث رسيده است. عرض كردم: به ما خبر ميدهند كه علم در قلب شما نازل مىشود و در گوش شما وارد ميگردد، فرمود: چنين هم هست.
شرح
عبارت أَوْ ذَاكَ بدین معناست که این هم بهگونه علی البدل هست، یعنی علم ما یا وراثت است یا الهام به قلب و دریافت با گوش.
258- الحديث الثالث و هو الرابع و الثمانون و ستة مائة
عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ(ع): رُوِّينَا عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ عِلْمَنَا غَابِرٌ وَ مَزْبُورٌ وَ نَكْتٌ فِي الْقُلُوبِ وَ نَقْرٌ فِي الْأَسْمَاعِ؟ فَقَالَ: أَمَّا الْغَابِرُ، فَمَا تَقَدَّمَ مِنْ عِلْمِنَا؛ وَ أَمَّا الْمَزْبُورُ، فَمَا يَأْتِينَا؛ وَ أَمَّا النَّكْتُ فِي الْقُلُوبِ، فَإِلْهَامٌ؛ وَ أَمَّا النَّقْرُ فِي الْأَسْمَاعِ، فَأَمْرُ الْمَلَكِ.
ترجمه: مفضل بن عمر گوید به امام کاظم علیهالسلام عرض كردم: براى ما از امام صادق علیهالسلام روایت كردهاند كه فرموده است: علم ما یا گذشته است و یا مکتوب و یا وارد شدن در دل و شنیدن با گوش. فرمود: اما علم گذشته، علم پیشین ماست، اما مکتوب، چیزی است که بر ما وارد میشود و اما وارد شدن در قلب، الهام است و اما تأثیر در گوش، صدای فرشته است.