باب ثبوت امامت در اعقاب و عدم بازگشت به برادر و عمو و خویشان دیگر
و هو الباب الواحد و الستون من كتاب الحجة و فيه خمسة احادیث
روایات این باب نیز مانند شرط فرزند بزرگ بودن است و در معرفی امام شرط حقیقی نیست چنان که در ذیل حدیث اول از باب قبلی توصیح داده شد(313- الحديث الاول و هو التاسع و الثلاثون و سبعة مائة)
320- الحديث الاول و هو السادس و الاربعون و سبعة مائة
عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرِ بْنِ أَبِيفَاخِتَةَ عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: لا تَعُودُ الْإِمَامَةُ فِي أَخَوَيْنِ بَعْدَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ أَبَداً، إِنَّمَا جَرَتْ مِنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ كَمَا قَالَ: اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ (احزاب، 6) فَلا تَكُونُ بَعْدَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) إِلا فِي الْأَعْقَابِ وَ أَعْقَابِ الْأَعْقَابِ.
ترجمه: امام صادق علیهالسلام فرمود: بعد از امام حسن و امام حسین، امامت هرگز به دو برادر نمیرسد و از دوران على بن الحسین، چنانكه خداى تبارك و تعالى میفرماید جارى گشت: «خویشاوندان در كتاب خدا به یكدیگر سزاوارترند» پس از دوران على بن الحسین علیهالسلام امامت جز در میان فرزندان و فرزندان فرزندان نباشد (یعنى از پدر به پسر میرسد نه به برادر)
شرح:علامه مجلسى (ره) گوید: این آیه شریفه در دو مورد از قرآن ذكر شده است: 1- سوره انفال 2- سوره احزاب و گویا در اینجا مقصود همان آیه سوره أحزاب است و آن چنین است «النبى اولى بالمؤمنین من انفسهم وازواجه امهاتهم و اولوا الارحام بعضهم اولى ببعض فى كتاب الله من المؤمنین و المهاجرین» پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادران مؤمنانند و خویشاوندان در كتاب خدا به همدیگر از مؤمنان و مهاجران سزاوارترند» و این آیه دو وجه دارد: 1- آن كه «من المؤمنین» بیان «اولواالارحام» باشد، بنابراین معنى آیه این است كه: خویشان نزدیك از خویشان دور سزاوارترند، چنانکه در مقام ارث تا زمانی كه اولاد و پدر و مادر باشند به برادر و خواهر ارث نمىدهند 2- اینكه «من المؤمنین» صله «اولوا الارحام» باشد، پس معنى آیه این است كه خویشاوندان از بیگانگان سزاوارترند و ظاهر این است كه همین معنى در اینجا مقصود است، زیرا در صدر آیه حق پیامبر و همسرانش ذكر شده و مناسب این است كه سپس حق خویشاوندان و نزدیكانش ذكر شود و آنها را بر بیگانگان مقدم دارد.
چنانکه پیشتر گفته شد اینگونه روایات برای دفع دعاوی باطل است چنانکه در روایت سوم همین باب بدان اشاره شده است و نه شرط حقیقی. شرط حقیقی، وصایت است و عصمت.
321- الحديث الثانی و هو السابع و الاربعون و سبعة مائة
عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ(ع) أَنَّهُ سَمِعَهُ يَقُولُ: أَبَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَهَا لِأَخَوَيْنِ بَعْدَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ(ع)
ترجمه: یونس بن یعقوب گوید: شنیدم امام صادق علیهالسلام مىفرمود: خدا ابا و امتناع فرموده از اینكه امامت را بعد از حسن و حسین علیهماالسلام براى دو برادر قرار دهد.
322- الحديث الثالث و هو الثامن و الاربعون و سبعة مائة
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ أَبِيالْحَسَنِ الرِّضَا(ع) أَنَّهُ سُئِلَ أَ تَكُونُ الْإِمَامَةُ فِي عَمٍّ أَوْ خَالٍ؟ فَقَالَ: لا، فَقُلْتُ فَفِي أَخٍ؟ قَالَ: لا، قُلْتُ: فَفِي مَنْ؟ قَالَ: فِي وَلَدِي وَ هُوَ يَوْمَئِذٍ لا وَلَدَ لَهُ
ترجمه: ابن بزیع از امام رضا علیهالسلام سؤال كرد: آیا امامت به عمو و دائى (امام سابق) مىرسد؟ فرمود: نه گوید: عرض كردم. به برادر؟ فرمود: نه؛ عرض كردم: پس به كى مىرسد؟ فرمود: به پسر من - و در آن زمان امام رضا علیهالسلام پسرى نداشت.
323- الحديث الرابع و هو التاسع و الاربعون و سبعة مائة
عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ: لا تَجْتَمِعُ الْإِمَامَةُ فِي أَخَوَيْنِ بَعْدَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ إِنَّمَا هِيَ فِي الْأَعْقَابِ وَ أَعْقَابِ الْأَعْقَابِ.
ترجمه: امام صادق علیهالسلام فرمود: بعد از امام حسن و امام حسین علیهماالسلام، امامت در دو برادر جمع نمیشود، بلكه فقط در فرزندان و فرزندان فرزندان است.
324- الحديث الخامس و هو الخمسون و سبعة مائة
عَنْ عِيسَى بْنِ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عُمَرَ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِيطَالِبٍ(ع) عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ: إِنْ كَانَ كَوْنٌ وَ لا أَرَانِي اللَّهُ، فَبه من أَئْتَمُّ؟ فَأَوْمَأَ إِلَى ابْنِهِ مُوسَى. قَالَ: قُلْتُ: فَإِنْ حَدَثَ به موسى حَدَثٌ، فَبه من أَئْتَمُّ؟ قَالَ: بِوَلَدِهِ. قُلْتُ: فَإِنْ حَدَثَ بِوَلَدِهِ حَدَثٌ وَ تَرَكَ أَخاً كَبِيراً وَ ابْناً صَغِيراً فَبه من أَئْتَمُّ؟ قَالَ: بِوَلَدِهِ ثُمَّ وَاحِداً فَوَاحِداً
وَ فِي نُسْخَةِ الصَّفْوَانِيِّ ثُمَّ هَكَذَا أَبَداً
ترجمه: عیسى بن عبدالله گوید: به امام صادق علیهالسلام عرض كردم: اگر حادثهاى رخ دهد (یعنى اگر شما وفات كنید) كه خدا آن روز را نیاورد، امام من کیست؟ حضرت به پسرش موسى علیهالسلام اشاره كرد. عرض كردم: اگر براى موسى حادثهاى پیش آمد، به که اقتدا کنم؟ فرمود: به پسرش. عرض كردم: اگر براى پسرش حادثهاى رخ دهد و برادر بزرگ و پسر كوچكى داشته باشد، از كه پیروى كنم؟ فرمود: از پسرش، سپس یكى پس از دیگرى - و در نسخه صفوان آمده است: سپس همیشه همینگونه خواهد بود.