باب مشیت و اراده حدیث 5
174- الحديث الخامس و هو الرابع و الثمانون و ثلاث مائة
عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع) يَقُولُ: شَاءَ وَ أَرَادَ وَ لَمْ يُحِبَّ وَ لَمْ يَرْضَ؛ شَاءَ أَنْ لا يَكُونَ شَيْءٌ إِلا بِعِلْمِهِ وَ أَرَادَ مِثْلَ ذَلِكَ وَ لَمْ يُحِبَّ أَنْ يُقَالَ ثَالِثُ ثَلاثَةٍ وَ لَمْ يَرْضَ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ.
ترجمه: امام صادق علیه السلام فرمود: خدا خواسته و اراده كرده ولى دوست نداشته و نپسندیده، خواسته است كه چیزى نباشد مگر اینكه او بداند و همچنین هم اراده كرده و دوست نداشته كه او را سوم سه خدا گویند و كفر را براى بندگان خود نپسندیده است.
شرح مترجم: راده و خواست خدا تعلق گرفته است كه آنچه در عالم واقع میشود از كوچكترین و بزرگ چنانكه هست بداند و حتى میداند كه نصارى او را خداى سوم دانند ولى آن را دوست ندارد و میداند كه بعضى از بندگانش به او كافر شوند ولى او كفر را براى بندگانش نمىپسندد.
شرحپیشتر در تفاوت میان اراده و رضایت توضیح داده شد.
اما اراده و محبت: محبت عبارت است از ادراک ملائم یا کمال، بدون حجاب و بدون غفلت.
اگر چه همه عالم هستی ملائم با حق تعالی است، زیرا همه ظهورت صفات و کمالات او هستند، ولی رحمت و جمال حق تعالی مقدم بر نقمت و جلال اوست.
اگر جلال مقدم بود، هیچ موجودی آفریده نمیشد.
اگر جلال و جمال با هم برابر بودند، هیچ موجودی دوام و بقاء نمییافت.
به هماناندازه که جمال مقدم بر جلال است، رحمت هم محبوبتر برای اوست.
چون کفر، مستلزم نقمت و عذاب است و آنهم نشان جلال حق تعالی و جلال متاخر از جمال و رحمت است، پس کفر مرضی نیست، چون با رحمت او تناسب و ملائمت ندارد.
علاوه بر این، هر چه مراد بالذات حق تعالی باشد، محبوب بالذات او نیز هست و هر چه مراد بالعرض باشد، محبوب بالعرض است.
محبوب حق تعالی خیرات عالم است: ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله؛ و الله يحب التوابين و يحب المتطهرين؛يحبّهم و يحبّونه.
اما شرور عالم محبوب او نیست: و لا يرضى لعباده الكفر؛ ان الله برئ من المشركين؛ لايحب الله الجهر بالسوء من القول.