باب نهی از بردن نام امام زمان علیهالسلام
بَابٌ فِي النَّهْيِ عَنِ الِاسْمِ
و هو الباب الرابع و السبعون من كتاب الحجة و فيه اربعة احادیث
449- الحديث الاول و هو السابع و السبعون و سبعة مائة
عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَاالْحَسَنِ الْعَسْكَرِيَّ(ع) يَقُولُ: الْخَلَفُ مِنْ بَعْدِي، الْحَسَنُ فَكَيْفَ لَكُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ الْخَلَفِ؟ فَقُلْتُ: وَ لِمَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ؟ قَالَ: إِنَّكُمْ لا تَرَوْنَ شَخْصَهُ وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ فَقُلْتُ: فَكَيْفَ نَذْكُرُهُ فَقَالَ: قُولُوا الْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ سَلامُهُ.
ترجمه: داود بن قاسم جعفرى گوید: شنیدم حضرت ابوالحسن عسكرى (امام هادى) علیهالسلام مىفرمود: جانشین پس از من حسن است، حال شما چگونه خواهد بود، نسبت به جانشین بعد از آن جانشین؟ عرض كردم: براى چه، خدایم قربانت كند؟ فرمود: زیرا شما خود او را نمىبینید و براى شما روا نیست كه او را به نامش یاد كنید، عرض كردم: پس چگونه یادش كنیم؟ فرمود: بگوئید حجت از آل محمد صلواتاللّهوسلامهعلیه تکرار حدیث سیزدهم از باب هفتاد و یکم از همین کتاب؛ بَابُ الْإِشَارَةِ وَ النَّصِّ عَلَى أَبِيمُحَمَّدٍ(ع) (امام حسن عسکری) است. (428- الحديث الثالث عشر و هو الخامس و الخمسون و سبعة مائة).450- الحديث الثانی و هو الثامن و السبعون و سبعة مائة
عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ الصَّالِحِيِّ قَالَ: سَأَلَنِي أَصْحَابُنَا بَعْدَ مُضِيِّ أَبِيمُحَمَّدٍ(ع) أَنْ أَسْأَلَ عَنِ الِاسْمِ وَ الْمَكَانِ فَخَرَجَ الْجَوَابُ: إِنْ دَلَلْتُهُمْ عَلَى الِاسْمِ أَذَاعُوهُ وَ إِنْ عَرَفُوا الْمَكَانَ دَلُّوا عَلَيْهِ.
ترجمه: ابوعبدالله صالحى گوید: یكى از اصحاب ما (شیعیان) بعد از وفات ابومحمد (امام حسن عسكرى) علیهالسلام از من خواست كه درباره اسم و مكان آن حضرت بپرسم، جواب آمد كه اگر اسم را به آنها بگوئى، فاش مىكنند و اگر مكان را بدانند، نشان مىدهند.
شرح
ابوعبدالله صالحى از نواب اربعه نیست و ممکن است از وکلای با واسطه باشد، پس سؤال او توسط یكى از نواب اربعه بوده است.
451- الحديث الثالث و هو التاسع و السبعون و سبعة مائة
عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ الصَّلْتِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَاالْحَسَنِ الرِّضَا(ع) يَقُولُ: وَ سُئِلَ عَنِ الْقَائِمِ فَقَالَ: لا يُرَى جِسْمُهُ وَ لا يُسَمَّى اسْمُهُ(موثق).
ترجمه: ریان بن صلت گوید: از حضرت رضا علیهالسلام شنیدم كه چون درباره قائم سؤال شد، فرمود: شخصش دیده نشود و نامش برده نشود.
452- الحديث الرابع و هو الثمانون و سبعة مائة
عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ لا يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ إِلا كَافِرٌ(صحیح).
ترجمه: امام صادق علیهالسلام فرمود: نام صاحب الامر را جز كافر نبرد.
شرح از مترجم: از علتى كه در روایت دوم ذكر شد، پیداست كه نهى از بردن نام آن حضرت مخصوص به زمان غیبت صغرى بوده و براى این است كه نامش بر زبانها نباشد و دشمنان در جستجوى او بر نیایند ولى علامه مجلسى (ره) اخبار دیگرى هم نقل مىكند كه تا زمانی كه ظهور نكند و زمین را پر از عدل و داد نفرماید، ذكر نامش روا نیست ولى به نظر ما جز تعبد دلیل محكمى بر این قول نمىتوان یافت، زیرا نامیدن آن حضرت را به ألقابى مانند، حجت، ولى عصر، امام زمان و دهها لقبى كه در دعاى ندبه و امثال آن وارد شده مانعى ندارد و از نظر استدلال فرقى میان این القاب و كلمه «م ح م د» دیده نمىشود و نامیدن پدر آن حضرت را به كنیه «ابومحمد» در این روایات ذكر شده بود و نیز از لحاظ علتى كه در روایت دوم ذكر شد، فرقى میان القاب و نام نیست بلكه آن القاب بیشتر دشمنان را تحریك مىكند و به فكر جستجو مىاندازد.