باب ویژه در حال غیبت
بَابٌ نَادِرٌ فِي حَالِ الْغَيْبَةِ
و هو الباب الخامس و السبعون من كتاب الحجة و فيه ثلاثة احادیث
453- الحديث الاول و هو الواحد و الثمانون و سبعة مائة
عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعِبَادُ مِنَ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ أَرْضَى مَا يَكُونُ عَنْهُمْ إِذَا افْتَقَدُوا حُجَّةَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ لَمْ يَظْهَرْ لَهُمْ وَ لَمْ يَعْلَمُوا مَكَانَهُ وَ هُمْ فِي ذَلِكَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَمْ تَبْطُلْ حُجَّةُ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ لا مِيثَاقُهُ، فَعِنْدَهَا فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً فَإِنَّ أَشَدَّ مَا يَكُونُ غَضَبُ اللَّهِ عَلَى أَعْدَائِهِ إِذَا افْتَقَدُوا حُجَّتَهُ وَ لَمْ يَظْهَرْ لَهُمْ وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّ أَوْلِيَاءَهُ لا يَرْتَابُونَ وَ لَوْ عَلِمَ أَنَّهُمْ يَرْتَابُونَ مَا غَيَّبَ حُجَّتَهُ عَنْهُمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ وَ لا يَكُونُ ذَلِكَ إِلا عَلَى رَأْسِ شِرَارِ النَّاسِ.
ترجمه: امام صادق علیهالسلام فرمود: زمانی بندگان به خداى عز و جل نزدیكترند و خدا از ایشان راضىتر است که حجت خداى عز و جل میان آنها پیدا نباشد و آشكار نگردد و جاى او را هم ندانند و از طرفى هم بدانند كه حجت و میثاق خداى جل ذكره باطل نگشته و از میان نرفته است. در آن حال در هر صبح و هر شام به انتظار فرج باشید، زیرا سختترین موقع خشم خدا بر دشمنانش زمانى است كه حجت او میان بندگانش پیدا و آشكار نباشد و خدا مىداند كه اولیائش (در زمان غیبت امام هم) شك نمىكنند و اگر میدانست شك مىكنند، چشم به هم زدنى حجت خود را از ایشان نهان نمىداشت و ظهور امام جز بر سر بدترین مردم نباشد.
شرحأَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعِبَادُ مِنَ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ أَرْضَى مَا يَكُونُ عَنْهُمْ إِذَا افْتَقَدُوا حُجَّةَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ لَمْ يَظْهَرْ لَهُمْ وَ لَمْ يَعْلَمُوا مَكَانَهُ وَ هُمْ فِي ذَلِكَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَمْ تَبْطُلْ حُجَّةُ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ لا مِيثَاقُهُ
1- تعابیری که با مضامین: بهترین، با فضیلتترین، سودمندترین، پاکترین و تعابیر عکس و ضد آن در آیات و روایات وارد شده است به معنی انحصار نیست بلکه به یکی از دو معنی است:
الف. با توجه به شرایط مشابه یا جایگزین یا مخاطب این تعابیر درباره آن گفته میشود. پس برای کسی دشمنترین دشمنانش فرزندانش هستند و برای کسی دیگر، اموال یا همسر یا مقام و شهرتش و مانند آن. چنانکه برای برخی با توجه به شرایط و موقعیتهای مربوط به او بهترین و با فضیلتترین عبادت برای او نماز است و برای دیگری، زکات و برای دیگری جهاد. آنچه سبب تقرب به خدای متعال میشود نیز برای افراد و گروههای مختلف همینگونه است؛ هر چیزی که مایه توجه کامل به خدای متعال و دل کندن از غیر خدا باشد یا هر چیزی که سبب ورود بیشترین سختی و ریاضت بر نفس باشد.
ب. همه عقاید، اخلاق و اعمال با توجه به زمینهها و قابلیتهایی که دارد و نیز با توجه به نتایج و آثاری به همراه دارد و بر نفس اثر میگذارد، همه بهترین، با فضیلتترین، سودمندترین، پاکترین است و عکس آنهم بر عکس خواهد بود. این چیزی شبیه به حقیقتی است که در دعای سحر امام محمد باقر صلواتاللهوسلامهعلیه آمده است.
با توجه به آنچه گفته شد، ظهور چنین برتری و فضیلتی در اوقات سختی و گرفتار بدان سبب است که به دلیل غیبت حجت الهی، وجود سختیها، گسترش شبهات و وسوسههای شیاطین انس و جن ایمان به ولی خدای متعال و تلاش در مسیر رعایت میثاق الهی سختترین کار است و در نتیجه موثرترین و عمیقترین کارایی را بر نفس و عقاید و اخلاق و اعمال نفسانی دارد.
فَعِنْدَهَا فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً
با وجود مشکلات و شبهات بسیار اگر علم به امامت و حجیت امام و حرمت نهادن به میثاق بهگونه تفصیلی وجود داشته باشد، امید فرج بسیار است. این همان شرایطی است که بهطور کلی باید برای ظهور امام غایب علیهالسلام تحقق یابد یعنی کمال عقل و علم و ایمان.
فَإِنَّ أَشَدَّ مَا يَكُونُ غَضَبُ اللَّهِ عَلَى أَعْدَائِهِ إِذَا افْتَقَدُوا حُجَّتَهُ وَ لَمْ يَظْهَرْ لَهُمْ
از این فراز از حدیث شریف نکته دیگری بهعنوان پیششرط ظهور استفاده میشود و آن عبارت است از فعلیت یافتن استعداد گرفتاری و ابتلای ستمگران به غضب الهی است که بر حسب ظاهر برخی از روایات در اثر گسترش و عمیق شدن ظلم فردی و اجتماعی، ظاهری و باطنی تحقق مییابد.
تنهایی، بیپناهی و ناتوانی بزرگترین سختی برای نوع انسانهاست و بدترین شکل آنها فقدان رهبری با کفایت برای تدبیر دنیا و آخرت انسانهاست چنانکه وجود رهبری با کفایت برای یک ملت ذلیل و شکستخورده، عزت، اقتدار و پیروزی به ارمغان میآورد. به همین سبب بدترین نوع یتیمی، نداشتن رهبر باکفایت است. در روایات بسیاری شیعیان به عنوان ایتام آل محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم معرفی شدهاند و در روایات دیگر ظلم به یتیم، بدترین نوع ظلم است که دنیا و آخرت ظالم را تباه میکند و بساط ظلم را برمیچیند.
ظهور امام زمان صلواتاللهوسلامهعلیه با هدایت اکثریت خلق همراه است ولی برای بسیاری از هدایتشدگان و نه اکثریت آنها این هدایت از طریق نقمت الهی انجام میشود. پیشفرض این هدایت عام و تام که با رحمت انجام میشود تمامیت علم و عقل و ایمان است و پیشفرض این هدایت عام و تام که با نقمت انجام میشود گسترش و عمق ستمگری است. حال اگر هم شرایط هدایت از طریق رحمت فراهم شود و هم شرایط هدایت از طریق نقمت، ظهور امام زمان صلواتاللهوسلامهعلیه قطعی و یقینی است ولی تحقق هر کدام از آن دو دسته از مقدمات به تنهایی امید به فرج را تقویت میکند ولی فرج را قطعی و یقینی نمیسازد.
وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّ أَوْلِيَاءَهُ لايَرْتَابُونَ وَ لَوْ عَلِمَ أَنَّهُمْ يَرْتَابُونَ مَا غَيَّبَ حُجَّتَهُ عَنْهُمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ
بیان واقعیتی است بس امیدوار کننده و آن اینکه مومنان هرگز در عقاید خود و از جمله در وجود امامی که از چشم خلق پنهان است، تردید نمیکنند و مهمتر اینکه اگر تردید میکردند حجت خدای متعال یه لحظه از آنها غایب نمیشد.
در اینکه مومنان امید خویش به اصلاح امور دینی و دنیوی را از دست نمیدهند تردیدی نیست و شواهد متعدد عقلی و نقلی بر آن وجود دارد. اما اینکه چون در عقاید خود تردید نمیکنند، غیبت طولانی شده است بهگونهای که اگر تردید میکردند حجت الهی غایب نمیشد یا فورا ظهور میکرد نیاز به توضیح دارد.
1- ممکن است شرطیه امتناعیه باشد مانند کریمه «لو کان فیهما الهة الا الله لفسدتا»، یعنی تردید رخ نمیدهد و بر فرض رخداد تردید، امام ظهور میکرد ولی این صرفا یک فرض است مانند فرض تعدد خدا.
2- ممکن است مقصود ظهور برای فرد و افرادی باشد نه ظهور بهطور کلی بهمنظور رفع ستم و ایجاد عدالت، یعنی امام علیهالسلام برای رفع تردید اجازه تشرف برخی از خواص را بدهد و اخبار آن میان اهل تردید پخش شود و از این طریق به رفع تردید بیانجامد.
وَ لا يَكُونُ ذَلِكَ إِلا عَلَى رَأْسِ شِرَارِ النَّاسِ
1- مقصود از علی راس شرار الناس، دوره قدرت اشرار است، یعنی آن حضرت زمانی ظهور میکند که اشرار بر همه جوانب زندگی مردم اعم از سیاست، اقتصاد، فرهنگ و بسا دین، تسلط و حکومت دارند.
2- مقصود این است ظهور علیه اشرار و براى از بین بردن آنها و جایگزینى عدل و داد است.
3- مقصود این است که در دورهای که شرارت به قله خود برسد و اشرار در شرارت حدی برای خود نشناسند، آن حضرت ظهور خواهد کرد.
4- ظهور بهحسب ظاهر علیه اشرار است ولی در واقع، لطف خاص خدای متعال است که هم سبب رفع شرارت و در نتیجه سبب ایجاد ایمان و عمل صالح در اشرار میشود و هم سبب تکمیل ایمان و عمل صار اخیار.
454- الحديث الثانی و هو الثانی و الثمانون و سبعة مائة
عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِيعَبْدِاللَّهِ(ع): أَيُّمَا أَفْضَلُ الْعِبَادَةُ فِي السِّرِّ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَوِ الْعِبَادَةُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ وَ دَوْلَتِهِ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الظَّاهِرِ؟ فَقَالَ: يَا عَمَّارُ الصَّدَقَةُ فِي السِّرِّ وَ اللَّهِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَةِ فِي الْعَلانِيَةِ وَ كَذَلِكَ وَ اللَّهِ عِبَادَتُكُمْ فِي السِّرِّ مَعَ إِمَامِكُمُ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ تَخَوُّفُكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ حَالِ الْهُدْنَةِ أَفْضَلُ مِمَّنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِكْرُهُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ مَعَ إِمَامِ الْحَقِّ الظَّاهِرِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ مَعَ الْخَوْفِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ مِثْلَ الْعِبَادَةِ وَ الْأَمْنِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ. وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَنْ صَلَّى مِنْكُمُ الْيَوْمَ صَلاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ مُسْتَتِرٍ بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا، كَتَبَ اللَّهُ لَهُ خَمْسِينَ صَلاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلاةً فَرِيضَةً وَحْدَهُ مُسْتَتِراً بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا لَهُ خَمْساً وَ عِشْرِينَ صَلاةً فَرِيضَةً وحدَانِيَّةً وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلاةً نَافِلَةً لِوَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عَشْرَ صَلَوَاتٍ نَوَافِلَ وَ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ حَسَنَةً كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِهَا عِشْرِينَ حَسَنَةً وَ يُضَاعِفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَسَنَاتِ الْمُؤْمِنِ مِنْكُمْ إِذَا أَحْسَنَ أَعْمَالَهُ وَ دَانَ بِالتَّقِيَّةِ عَلَى دِينِهِ وَ إِمَامِهِ وَ نَفْسِهِ وَ أَمْسَكَ مِنْ لِسَانِهِ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَرِيمٌ. قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ وَ اللَّهِ رَغَّبْتَنِي فِي الْعَمَلِ وَ حَثَثْتَنِي عَلَيْهِ وَ لَكِنْ أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَ كَيْفَ صِرْنَا نَحْنُ الْيَوْمَ أَفْضَلَ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ الْإِمَامِ الظَّاهِرِ مِنْكُمْ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ نَحْنُ عَلَى دِينٍ وَاحِدٍ؟ فَقَالَ: إِنَّكُمْ سَبَقْتُمُوهُمْ إِلَى الدُّخُولِ فِي دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَى الصَّلاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ وَ فِقْهٍ وَ إِلَى عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ سِرّاً مِنْ عَدُوِّكُمْ مَعَ إِمَامِكُمُ الْمُسْتَتِرِ مُطِيعِينَ لَهُ صَابِرِينَ مَعَهُ مُنْتَظِرِينَ لِدَوْلَةِ الْحَقِّ خَائِفِينَ عَلَى إِمَامِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ مِنَ الْمُلُوكِ الظَّلَمَةِ تَنْتَظِرُونَ إِلَى حَقِّ إِمَامِكُمْ وَ حُقُوقِكُمْ فِي أَيْدِي الظَّلَمَةِ قَدْ مَنَعُوكُمْ ذَلِكَ وَ اضْطَرُّوكُمْ إِلَى حَرْثِ الدُّنْيَا وَ طَلَبِ الْمَعَاشِ مَعَ الصَّبْرِ عَلَى دِينِكُمْ وَ عِبَادَتِكُمْ وَ طَاعَةِ إِمَامِكُمْ وَ الْخَوْفِ مَعَ عَدُوِّكُمْ فَبِذَلِكَ ضَاعَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَكُمُ الْأَعْمَالَ فَهَنِيئاً لَكُمْ. قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا تَرَى إِذاً أَنْ نَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ وَ يَظْهَرَ الْحَقُّ وَ نَحْنُ الْيَوْمَ فِي إِمَامَتِكَ وَ طَاعَتِكَ أَفْضَلُ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ الْعَدْلِ فَقَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُظْهِرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْحَقَّ وَ الْعَدْلَ فِي الْبِلادِ وَ يَجْمَعَ اللَّهُ الْكَلِمَةَ وَ يُؤَلِّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ لا يَعْصُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أَرْضِهِ وَ تُقَامَ حُدُودُهُ فِي خَلْقِهِ وَ يَرُدَّ اللَّهُ الْحَقَّ إِلَى أَهْلِهِ فَيَظْهَرَ حَتَّى لا يُسْتَخْفَى بِشَئ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ؟ أَمَا وَ اللَّهِ يَا عَمَّارُ لا يَمُوتُ مِنْكُمْ مَيِّتٌ عَلَى الْحَالِ الَّتِي أَنْتُمْ عَلَيْهَا إِلا كَانَ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ كَثِيرٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ فَأَبْشِرُوا
ترجمه: عمار ساباطى گوید: به امام صادق علیهالسلام عرض كردم: كدامیك از این دو بهتر است: عبادت پنهانى با امام پنهان از شما اهل بیت در زمان دولت باطل یا عبادت در زمان ظهور و دولت حق با امام آشكار از شما؟ فرمود: اى عمار! بهخدا كه صدقه دادن پنهانی بهتر است و بهخدا عبادت شما در پنهانى با امام پنهانتان در زمان دولت باطل و ترس شما از دشمن و در حال صلح با دشمن (و تقیه از او مانند دوران ائمه بعد از امام حسین علیهمالسلام) بهتر است از كسیكه عبادت كند خداى عزّوجلّ ذكره را در زمان ظهور حق با امام بر حق آشكار و در زمان دولت حق. عبادت با ترس و در زمان دولت باطل مانند عبادت در زمان امنیت و دولت حق نیست (مانند زمان پیامبر و زمان ظهور امام عصر صلیاللهعلیهوآلهوسلم، زیرا عبادت پنهانى علاوه بر مشقت و صعوبتش از ریا و سمعه دورتر و به اخلاص و تقرب نزدیكتر است).
و بدانید هر كس از شما كه در این زمان نماز واجبش را در وقتش به جماعت گزارد و از دشمنش پنهان كند و آن را تمام و كامل بهجا آورد، خدا براى او ثواب پنجاه نماز واجب به جماعت گزارده بنویسد و كسیكه از شما نماز واجبش را فرادى و در وقتش بخواند و درست و كامل بهجا آورد و از دشمنش پنهان كند، خداى عزّوجلّ ثواب بیست و پنج نماز واجب فرادى برایش بنویسد و هر كس از شما كه یك نماز نافله را در وقتش بخواند و كامل ادا كند، خدا براى او ثواب ده نماز نافله نویسد و آن كه از شما كار نیكى انجام دهد، خداى عزّوجلّ براى او بهجاى آن بیست حسنه نویسد و حسنات مؤمن از شما را خداى عزّوجلّ چند برابر كند، اگر حسن عمل داشته باشد و نسبت به دین و امام و جان خود به تقیه معتقد باشد و زبان خود را نگه دارد، همانا خداى عزّوجلّ كریم است.
عرض كردم قربانت گردم، به خدا كه شما مرا به عمل تشویق فرمودى و برانگیختى، ولى من دوست دارم بدانم دلیلش چیست كه اعمال ما از اعمال اصحاب امامی كه آشكار باشد، در زمان دولت حق بهتر است، با وجود اینكه همه یك دین داریم؟ فرمود: زیرا شما در وارد شدن به دین خداى عزّوجلّ و انجام دادن نماز و روزه و حج و هر كار خیر و دانشى بر ایشان سبقت دارید و نیز نسبت به عبادت خداى عز ذكره در پنهانى از دشمن با امام پنهان سبقت دارید، در حالی كه مطیع او هستید و مثل او صبر مىكنید و در انتظار دولت حق مىباشید و درباره امام و جان خود از سلاطین ستمگر ترس دارید، حق امام (چون منصب امامت و خمس) و حقوق خود را (مانند زكوة و خراج) در دست ستمگران مىبینید كه از شما باز مىگیرند و شما را به كسب و زراعت در دنیا و طلب روزى ناچار مىكنند، علاوه بر موضوع صبر شما نسبت به دین و عبادتتان و اطاعت از امام و ترس از دشمنتان، بدین جهات است كه خداى عزّوجلّ ثواب اعمال شما را چند برابر فرموده است، گوارا باد بر شما.
عرض كردم: قربانت گردم، پس در صورتیكه ما در زمان امامت شما و فرمانبردارى از شما نیكوكارتر و با ثواب بیشتر از اصحاب دولت حق و عدالت باشیم، چرا آرزو كنیم كه ما از اصحاب حضرت قائم باشیم و حق ظاهر شود؟ فرمود: سبحان اللّه!! شما دوست ندارید كه خداى - تبارك و تعالى - حق و عدالت را در بلاد ظاهر كند؟ و وحدت كلمه پدید آورد؟ و میان دلهاى پراكنده الفت دهد؟ و مردم خدا را در روى زمینش نافرمانى نكنند؟ و حدود خدا در میان خلقش اجرا شود و خدا حق را به اهلش برگرداند تا حق آشكار شود و از ترس هیچ یك از مردم حق پوشیده نگردد، (اینها نتایجى است بسیار بزرگ و سودمند براى همگان كه از ظهور امام زمان و برقرارى دولت حق به دست مىآید و چگونه مىشود كه مسلمان این آرزو را نداشته باشد) هان بهخدا، اى عمار! هر كدام از شما (شیعیان) بر این حالیكه اكنون دارید (عبادت با خوف و تقیه) بمیرد از بسیارى از شهداء بدر و احد بهتر و برتر است، پس مژده باد شما را.
شرح
أَيُّمَا أَفْضَلُ: الْعِبَادَةُ فِي السِّرِّ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَوِ الْعِبَادَةُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ وَ دَوْلَتِهِ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الظَّاهِرِ؟
پرسش: عبادت پنهانی با امام غایب یا مخفی و در حال تقیه و خائفانه در دولت باطل برتر است یا عبادت آشکار با امام آشکار و حاکم بر جامعه در دولت حق بدون هرگونه خوف و خطری؟
پیش از پاسخ باید به چند نکته اشاره نمود: 1- جز قوانین فلسفی و عقلی که در صورت تشخیص درست آن، استثناءپذیر نیست، سایر قوانین اعتباری و قراردادی در حوزههای مختلف استثناء دارد خواه موارد استثناء شناخته شده باشد و خواه شناخته شده نباشد.
2- همه احکام و گزارههای معرفتی در همه حوزهها، مقید است خواه قید آن بیان شده باشد و خواه نشده باشد. حتی احکام و گزارههای توحیدی نیز که اصل و اساس همه معارف حقیقی است، مشروط است خواه کسی بدان تصریح کند و مثلا بفرماید بشروطها و انا من شروطها خواه چنین تصریحی بدان نشده باشد.
3- هدف از عبادت در أشکال مختلف آن خواه عبادت عام و خواه عبادت خاص، پردهبرداری از کمالات وجودی عبادتکننده است و هر چه عبادت سختتر و عالمانهتر و با اخلاص و حضور بیشتر باشد، تاثیر آن بر کشف حجاب از نفس بیشتر است.
4- شرط اصلی حقیقی تاثیر کامل یا مناسب عبادت بر نفس حضور عالمانه عبادتکننده در قلمرو ظاهر احاطه ولی خدای متعال است و اگر عبادت در قلمرو ظاهر احاطه طاغوت انجام پذیرد اگرچه بیتاثیر نیست ولی تاثیر آن نسبت به عبادتی که همراه با ولایت ولی خدای متعال انجام میشود در حد عدم و هیچ است.
5- عبادت در زمان ظهور امام زمان صلواتاللهوسلامهعلیه یکی از استثناءهای روایات عام و مطلق است بهویژه آنکه عبادتکنندگان در آن عصر از علم و عقل و ایمان کامل یا نزدیک به کامل برخوردارند و همین سبب برتری عبادت آنها در آن زمان میشود مانند فضیلت زیارت امام رضا صلواتاللهوسلامهعلیه که همتا و در برخی موارد برتر از زیارت امام حسین صلواتاللهوسلامهعلیه است.
فَقَالَ: يَا عَمَّارُ الصَّدَقَةُ فِي السِّرِّ وَ اللَّهِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَةِ فِي الْعَلانِيَةِ
پاسخ: اصل کلی در معارف الهی این است که اعمال پنهانی برتر از اعمال آشکار است و این نکته در مورد صدقه دادن چنان تصریح شده است که همه آن را به عنوان یک اصل پذیرفتهاند از اینرو مصادیق دیگر را با آن مقایسه میکنند. بنابراین همانگونه که صدق پنهانی و در نهان از صدقه آشکار و عیان برتر است، عبادات دیگر نیز همینگونه است. بدین سبب که اعمال پنهانی و نهان از آمیختگی به هوی و هوس و توجه به غیر خدای متعال محفوظتر است و در نتیجه به اخلاص نزدیکتر است و چنانکه در نکته سوم گفته شد، عملی که با اخلاص بیشتر همراه باشد، در کشف حجاب از نفس موثرتر است.
وَ كَذَلِكَ وَ اللَّهِ عِبَادَتُكُمْ فِي السِّرِّ مَعَ إِمَامِكُمُ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ تَخَوُّفُكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ حَالِ الْهُدْنَةِ أَفْضَلُ مِمَّنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِكْرُهُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ مَعَ إِمَامِ الْحَقِّ الظَّاهِرِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ، وَ لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ مَعَ الْخَوْفِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ مِثْلَ الْعِبَادَةِ وَ الْأَمْنِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ
همچنین است عبادت در عصر دولت باطل و امام غایب یا مخفی نسبت به عصر دولت حق و امام حاضر به همان جهت که به عنوان اصل کلی گفته شد مبنی بر اینکه هر چه عبادت سختتر و همراه با ترس و نگرانی و اخلاص بیشتر باشد، تاثیر آن بر کشف حجاب از نفس بیشتر است.
همینجا باید به نکته اول و دوم و چهارم توجه ویژه نمود و در نتیجه هم استثاءپذیری آن را از نظر دور نداشت و هم مقید بودن آن را به شروطی که ممکن است در جای دیگر بدان تصریح شده باشد یا حتی تصریح هم نشده باشد و بالاخره توجه به این نکته که دولت حق و ولایت ظاهر ولی حق نقطه مقابل دولت باطل و ولایت طاغوت است و از آثار تکوینی و تشریعی ظهور دولت حق در ارتقاء نفس و کشف حجاب از آن نباید چشمپوشید.
البته برتری هر یک از دو عبادت در دو وضعیت یادشده مقید است به اینکه در هر دو صورت ولایت الهی پذیرفته شده باشد و ولایت طاغوت طرد و رد شده باشد.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَنْ صَلَّى مِنْكُمُ الْيَوْمَ صَلاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ مُسْتَتِرٍ بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا، كَتَبَ اللَّهُ لَهُ خَمْسِينَ صَلاةً فَرِيضَةً فِي جَمَاعَةٍ
نمونههایی از برتری عبادات مخفی بهویژه در شرایط سخت و خطرناک بر عبادات آشکار در شرایط سهل و بیخطر از این قرار است: 1- کسی که از ترس دشمن، بهصورت پنهانی یک نماز واجب را در وقتش به جماعت بهجا آورد، خدای متعال بهاندازه پنجاه نماز واجب بهجماعت برایش مقرر میکند.
وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلاةً فَرِيضَةً وَحْدَهُ مُسْتَتِراً بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِي وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا لَهُ خَمْساً وَ عِشْرِينَ صَلاةً فَرِيضَةً وحدَانِيَّةً
2- کسی که از ترس دشمن، بهصورت پنهانی یک نماز واجب را در وقتش بهجا آورد، خدای متعال بهاندازه بیست و پنج نماز واجب بهصورت فرادی برایش مقرر میکند.
وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ صَلاةً نَافِلَةً لِوَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عَشْرَ صَلَوَاتٍ نَوَافِلَ
3- کسی که یک نماز نافله را در وقتش بهجا آورد، خدای متعال بهاندازه ده نماز نافله برایش مقرر میکند.
وَ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ حَسَنَةً كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِهَا عِشْرِينَ حَسَنَةً
4- کسی که یک کار پسندیده بهجا آورد، خدای متعال بهاندازه بیست کار پسندیده برایش مقرر میکند.
وَ يُضَاعِفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَسَنَاتِ الْمُؤْمِنِ مِنْكُمْ إِذَا أَحْسَنَ أَعْمَالَهُ وَ دَانَ بِالتَّقِيَّةِ عَلَى دِينِهِ وَ إِمَامِهِ وَ نَفْسِهِ وَ أَمْسَكَ مِنْ لِسَانِهِ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً
5- هر گاه مومن اعمالش را به درستی انجام دهد و مراقب حفظ دین، امام و جان خود باشد و زبانش را از طغیان و بیهوده نگهدارد، کارهای درست او را برایش چندین و چند برابر مقرر خواهد داشت.
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَرِيمٌ
دلیل آن هم این است که خدای متعال، کریم مطلق است و عفو و بخشش او حد و اندازهای ندارد.
کَرَم خدای متعال در دنیا و آخرت همین اقتضا را دارد به همین سبب است که از یک دانه گندم که در طبیعت کاشته میشود در صورت فراهم بودن زمینها و معدات، چندین خوشه روییده میشود که هر خوشهای نیز دهها و صدها دانه دارد و هسته یک میوه در شرایط مناسب به درختی تنومند تبدیل خواهد شد. آنچه در طبیعت رخ میدهد نتیجه قوانین حاکم بر آن است و آن قوانین هم نتیجه لطف و رحمت و کرم خدای متعال است. همچنین است عفو و ستر و غفر و کفر و اذهاب و تبدیل که از سوی خدای متعال در صورت وجود زمینهها و معدات بر بندگانش نازل میشود و علت پاک شدن همه گناهان بهوسیله توبه نیز همین است. این وضع اعمال شایسته در دنیاست و در آخرت با توجه به گستره آن که بینهایت برابر دنیا و طبیعت است، آثار لطف و رحمت خدای متعال هم بینهایت برابر لطف و رحمت او در دنیاست.
قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ وَ اللَّهِ رَغَّبْتَنِي فِي الْعَمَلِ وَ حَثَثْتَنِي عَلَيْهِ
همانگونه که علم به سود و نتیجه فراوان عمل در دنیا سبب رغبت به آن میشود علم به سود و منفعت اعمال در آخرت نیز همینگونه است. سرمایهگذاریها در دنیا اغلب تابع اندازه سود آنهاست در اخرت نیز اعلب همینگونه است.
وَ لَكِنْ أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَ كَيْفَ صِرْنَا نَحْنُ الْيَوْمَ أَفْضَلَ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ الْإِمَامِ الظَّاهِرِ مِنْكُمْ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ نَحْنُ عَلَى دِينٍ وَاحِدٍ؟
پرسش: با اینکه کسانی که در شرایط سخت و همراه با ترس به عبادت و اعمال پسندیده میپردازند با کسانی که در شرایط راحت و بدون ترس عمل میکنند یک دین دارند و پیرو پیامبر و امام واحد هستند، علت تفاوت آثار عبادات و اعمال آنها چیست و چرا عبادات و اعمال کسانی که در عصر غیبت به وظایف خود عمل میکنند از کسانی که در عصر ظهور به وظایف خود عمل میکنند، برترند؟
فَقَالَ: إِنَّكُمْ سَبَقْتُمُوهُمْ إِلَى الدُّخُولِ فِي دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَى الصَّلاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ وَ فِقْهٍ
پاسخ: 1- تقدم مومنان عصر غیبت بر مومنان عصر ظهور
هر گروه مقدمی زمینهساز حیات فردی و اجتماعی و دینی و فرهنگی گروه متاخر است و بنابراین بر آنها حق حیات در همه اقسام آن دارند. در واقع گروههای پسین در حکم اعمال و حسنات گروههای پیشین و مدیون و ابسته به آنها هستند. آمرزش پدران و مادران به خاطر اعمال پسندیده فرزندان به همین سبب است و در واقع فرزندان بخشی از اعمال پدران و مادران هستند.
وَ إِلَى عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ سِرّاً مِنْ عَدُوِّكُمْ مَعَ إِمَامِكُمُ الْمُسْتَتِرِ مُطِيعِينَ لَهُ صَابِرِينَ مَعَهُ مُنْتَظِرِينَ لِدَوْلَةِ الْحَقِّ خَائِفِينَ عَلَى إِمَامِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ مِنَ الْمُلُوكِ الظَّلَمَةِ تَنْتَظِرُونَ إِلَى حَقِّ إِمَامِكُمْ وَ حُقُوقِكُمْ فِي أَيْدِي الظَّلَمَةِ قَدْ مَنَعُوكُمْ ذَلِكَ وَ اضْطَرُّوكُمْ إِلَى حَرْثِ الدُّنْيَا وَ طَلَبِ الْمَعَاشِ مَعَ الصَّبْرِ عَلَى دِينِكُمْ وَ عِبَادَتِكُمْ وَ طَاعَةِ إِمَامِكُمْ وَ الْخَوْفِ مَعَ عَدُوِّكُمْ فَبِذَلِكَ ضَاعَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَكُمُ الْأَعْمَالَ فَهَنِيئاً لَكُمْ.
2- شرایط سخت و همراه با ترس و وحشت در عصر غیبت برای هر انسان مومنی زیمنه تحولات عمیق نفسانی را فراهم میکند بهگونهای که آثار و نتایج اعمال در شرایط مختلف متفاوت خواهد بود.
3- انتظار دولت حق و فراهم ساختن زمینههای ظهور و استقرار آن خود از اعمال پسندیدهای است که مختص به عصر غیبت است و در عصر ظهور معنا ندارد و هر عمل پسندیدهای هم اثر خاص خود را بر استکمال نفس دارد.
4- پرداختن به کارهایی که میل و اشتهای نفسانی در آن نیست و از سر ناچاری و اضطرار انجام میشود، تاثیر منحصر بهفردی بر تحولات نفسانی دارد. اجابت دعا در شرایط اضطرار نیز به همین جهت است. پرداختن به آبادی دنیا در عصر غیبت که ارتباطی به زمینهسازی برای ظهور نداشته باشد برای مومنان، از سر اضطرار و ناچاری است.
5- صبر و شکیبایی در انجام وظایف اثر ویژهای دارد که مراتب متعددی از خان مختص عصر غیبت است.
6- اطاعت از امام مخفی و غایب و دور از دسترس با اطاعت از امام حاضر تفاوت بسیار دارد، یکی همانند ایمان به غیب است و دیگری همانند ایمان به معجزه و تفاوت میان این دو بیشتر از آن است که به تصور درآید.
7- علاوه بر همه اینها لطف و رحمت خدای متعال را نباید نادیده گرفت. رحمت خدای متعال با محرومیت همهجانبه سازگار نیست و ممکن نیست که از الطاف خدای متعال در دنیا محروم باشد و نتیجه اعمالش نیز آن محرومیت را جبران نکند. بزرگترین محرومیت، دوری از امام معصوم است چنانکه این دوری، یتیمی واقعی دانسته شده است.
قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا تَرَى إِذاً أَنْ نَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ وَ يَظْهَرَ الْحَقُّ وَ نَحْنُ الْيَوْمَ فِي إِمَامَتِكَ وَ طَاعَتِكَ أَفْضَلُ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ الْعَدْلِ؟
پرسش: حال که اعمال پسندیده مومنان در عصر غیبت از اعمال پسندیده مومنان در عصر حضور برتر است چرا آرزوی عصر ظهور را داشته باشند و برای رسیدن به آن تلاش و زمینهسازی کنند؟
فَقَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُظْهِرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْحَقَّ وَ الْعَدْلَ فِي الْبِلادِ وَ يَجْمَعَ اللَّهُ الْكَلِمَةَ وَ يُؤَلِّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ لا يَعْصُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أَرْضِهِ وَ تُقَامَ حُدُودُهُ فِي خَلْقِهِ وَ يَرُدَّ اللَّهُ الْحَقَّ إِلَى أَهْلِهِ فَيَظْهَرَ حَتَّى لا يُسْتَخْفَى بِشَئ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ؟
پاسخ: خودِ انتظار عصر ظهور از جمله اعمالی است که تقریبا یا تحقیقا از همه اعمال پسندیده دیگر برتر است بدین سبب که: 1- کمک به سایر انسانها در انجام اعمال پسندیده بهمنظور آمادگی برای عصر ظهور است.
2- کمک به سایر انسانها در دستیابی به کمالات انسانهای عصر (علم، عقل و ایمان) ظهور است.
3- خواستن و متحقق ساختن مهمترین زمینه تعالی انسانهاست که عبارت است از عدالتخواهی به منظور ایجاد اعتدال وجودی برای انسانهاست.
4- زمینهسازی ظهور ربوبیت خدای متعال و عبودیت خلق است.
5- زمینهسازی اجرای حدود و شریعت و شعائر الهی است.
6- کمک به ظهور کمالات تفصیلی اسماء حق تعالی در زمین بلکه در طبیعت است.
7- کمک به ظهور و احیاء حق و پوشیده شدن و محو باطل است.
در هیچ عصر و زمانی و در رکاب هیچ نبی ولیای زمینه انجام اینهمه اعمال پسندیده حقیقی فراهم نبوده است و این لطف ویژه خدای متعال بر شیعیان و محبان اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم است که نه در اعصار گذشته همانند داشته و نه در آینده خواهد داشت.
به همین سبب است که در فراز بعدی مرگ چنین کسانی را همانند یا برتر از شهادت شهدای بدر و احد دانستند.
أَمَا وَ اللَّهِ يَا عَمَّارُ لا يَمُوتُ مِنْكُمْ مَيِّتٌ عَلَى الْحَالِ الَّتِي أَنْتُمْ عَلَيْهَا إِلا كَانَ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ كَثِيرٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ فَأَبْشِرُوا
در وضعیتی که منتظران ظهور هستند مرگ هر یک از آنه نزد خدای متعال از شهادت بسیاری از شهدای بدر و احد برتر است.
1- قدر و جایگاه شهدای بدر و احد معیار ارزیابی مهمترین مقامات و فضیلتهاست به همین سبب است که در بسیاری از روایات برای بیان ارزش و مقام کسی یا عمل آن به مقام شهدای این دو جنگ بهویژه جنگ بدر مقایسه شده است و در برخی روایات، مقام آنها و مقام شفاعت آنها برتر از همه شهدا دانسته شده است.
2- شهدای بدر اولین کسانی هستند که در رویارویی با کفار و دشمنان خدای متعال از جان خود گذشتند و به لقاء الهی رسیدند. اگر چه پیش از جنگ بدر هم برخی از مسلمانان به شهادت رسیده بودن ولی شهادت در میدان جنگ با شهادت در غیر میدان متفاوت است و شاید بدین جهت که کسی که در میدان جنگ آنهم نابرابر شرکت میکند خود را برای کشته شدن و سختیهای پس از آن برای اهل خود آماده میکند.
3- شهدای بدر اولین کسانی هستند که در شرایط غربت پیامبر و اسلام از آن حضرت حمایت کردند.
4- آنها بودند که با خون نثار خود شجره طیبه اسلام را چنان آبیاری کردند که قرنها پس آن بلکه تا قیامت میوه عبودیت، سعادت و ایمان را در دورترین نقاط مسکون زمین نثار خلق خواهد کرد بنابراین آنها در اجر و پاداش هدایت عا