باب سادات حقشناس (مومن به اهل بیت) و منكر حق
بَابٌ فی مَنْ عَرَفَ الْحَقَّ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ وَ مَنْ أَنْكَرَ
و هو الباب الرابع و الثمانون من كتاب الحجة و فيه اربعة احادیث
شرح
شاید مقصود از سادات یا ذریه پیامبر صرفا کسانی نباشند که فقط میدانند سید هستند بلکه ذریه پیامبر در عصر احادیث یادشده، از عالمان و مطلعان و اشراف و تاثیرگذاران در جامعه اسلامی بودند
548- الحديث الاول و هو السابع و السبعون و ثمانیة مائة
عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: سَمِعْتُ الرِّضَا (ع) یَقُولُ إِنَّ عَلِیَّ بْنَ عَبْدِاللَّهِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِیطَالِبٍ(ع) وَ امْرَأَتَهُ وَ بَنِیهِ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ ثُمَّ قَالَ: مَنْ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ(ع) لَمْ یَكُنْ كَالنَّاسِ
ترجمه: سلیمان بن جعفر گوید: شنیدم حضرت رضا علیهالسلام مىفرمود: همانا على بن عبداللّه بن حسین بن على بن حسین بن على بن ابیطالب علیهمالسلام و همسر و پسرانش اهل بهشتاند. سپس فرمود: هر كس از اولاد على و فاطمه علیهماالسلام عارف به این امر (امامت) باشد، مانند مردم دیگر نیست.شرح: علامه مجلسى (ره) گوید: ظاهراً بهجاى عبداللّه، عبیداللّه صحیح است چنانکه گفته صاحب عمدة الطالب و مقاتل الطالبین و مورخین دیگر بر آن دلالت دارد. سپس از عمدة الطالب نقل میكند كه اولاد حضرت على بن الحسین علیهماالسلام از شش پسر باقى ماندند: 1- امام محمد باقر علیهالسلام 2- عبداللّه باهر 3- زید شهید 4- عمر اشرف 5- حسین اصغر 6- على اصغر.
یكى از پسران حسین اصغر، عبیداللّه اعرج است كه این على (که در این حدیث نامبرده شده است) به نام على صالح است، پسر اوست، او را زنى صالحه به نام ام سلمه بود كه از شدت اخلاص و ارادتى كه به حضرت رضا علیهالسلام داشت، روزى كه آن حضرت به عیادت شوهرش تشریف آورده بود، او از پشت پرده به آن حضرت مىنگریست و چون از مجلس برخاست، محل جلوس امام علیهالسلام را مىبوسید و بهعنوان تبرك بر آن دست میمالید. حضرت رضا علیهالسلام از خانواده على صالح تجلیل فرموده و بهشت را براى آنها وعده داده و در آخر فرموده است: ساداتى كه به امامت عارف باشند مانند دیگر مردم نیستند، یعنى ثواب آنها از سایر مردم بیشتر است بهواسطه شرافت نسب ایشان، چنانکه خدا درباره همسران پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم این امتیاز را قائل شده است یا به جهت اینكه ایمان و اطاعت ایشان از امامى كه از خویشان و فامیل خود آنهاست دشوار و مشكلتر است نسبت به سایر مردم، زیرا اسباب حسد و كینه در آنجا قویتر و خضوع و كوچكى كردن در برابر فامیل سختتر و گرانتر است و لذا شیطان ایشان را به ادعاء امامت بیشتر وسوسه مىكند.
برخی گفتهاند: علتش این است كه طاعت و عبادت سادات، ثوابش دو برابر مردم دیگر است، چنانكه عقوبت گناه و نافرمانى ایشان هم دو برابر است.
نکته: تفاوت در نتیجه اعمال جوانح و جوارح در افراد مختلف امری روشن است. میان اعمال عالم با غیر عالم تفاوت است چنانکه میان اعمال صالح و ناصالح تفاوت است و چنانکه میان اعمال مجاهد فی سبیل الله و قاعد تفاوت است و چنانکه میان اعمال مخلِص و غیرمخلُص و نیز میان اعمال مخلَص و غیرمخلَص تفاوت است بهگونهای که حسنات ابرار سیئات مقربین است.
549- الحديث الثانی و هو الثامن و السبعون و ثمانیة مائة
عَنْ أَحْمَدُ بْنُ عُمَرَ الْحَلَّالُ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِیالْحَسَنِ(ع) أَخْبِرْنِی عَمَّنْ عَانَدَكَ وَ لَمْ یَعْرِفْ حَقَّكَ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ هُوَ وَ سَائِرُ النَّاسِ سَوَاءٌ فِی الْعِقَابِ؟ فَقَالَ: كَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ(ع) یَقُولُ عَلَیْهِمْ ضِعْفَا الْعِقَابِ
ترجمه: احمد بن عمر گوید: به حضرت ابوالحسن علیهالسلام عرض كردم: به من بفرمائید كسیكه فرزند فاطمه باشد و با شما دشمنى كند و حق شما را نشناسد از لحاظ مجازات با سایر مردم برابر است؟ فرمود على بن الحسین علیهماالسلام مىفرمود: عقاب ایشان دو چندان است.
شرح: مجلسى (ره) درباره معنى كلمه ضعف اقوالى از أهل لغت ذكر میكند كه طبق یكى از آنها معنى ضعفا در این روایت سه برابر میشود، چنانکه درباره آیه شریفه «یضاعف لها العذاب ضعفین» هم برخی از مفسرین همین قول را گفتهاند، ولى ازهرى منكر این معنى شده و دو برابر را تقویت كرده است.
550- الحديث الثالث و هو التاسع و السبعون و ثمانیة مائة
عَنْ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِیعَبْدِاللَّهِ قُلْتُ لِأَبِیعَبْدِاللَّهِ(ع): الْمُنْكِرُ لِهَذَا الْأَمْرِ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ وَ غَیْرِهِمْ سَوَاءٌ؟ فَقَالَ لِی: لَا تَقُلِ الْمُنْكِرُ وَ لَكِنْ قُلِ الْجَاحِدُ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ وَ غَیْرِهِمْ قَالَ ابوالْحَسَنِ فَتَفَكَّرْتُ فِیهِ فَذَكَرْتُ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی إِخْوَةِ یُوسُفَ فَعَرَفَهُمْ وَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ
ترجمه: عبد الرحمن بن ابىعبداللّه گوید: به امام صادق علیهالسلام عرض كردم: منكر امر امامت از خاندان بنى هاشم و دیگران برابرند؟ فرمود: مگو منكر، بلكه بگو جاحد از خاندان بنى هاشم و دیگران. ابوالحسن (على بن اسمعیل میثمى) گوید: من در اینباره فكر كردم و قول خداى عزّوجلّ درباره برادران یوسف به یادم افتاد «فعرفهم و هم له منكرون» یوسف آنها را شناخت و آنها یوسف را منكر بودند (نشناختند).
شرح: فرق منكر و جاحد این است كه منكر در برابر عارف و عالم بهكار مىرود، یعنى كسیكه چیزى را نشناخته و ندانسته است چنانکه آیه سوره یوسف كه به یاد ابوالحسن افتاد، شاهد آن است. اما جاحد كسى است كه مطلبى را فهمیده و دانسته رد كند و نپذیرد، از اینجهت امام علیهالسلام فرمود: نسبت به بنى هاشم كه امام را نمىپذیرند، باید جاحد گفت نه منكر، زیرا امام از خاندان خود آنهاست و او را خوب مىشناسند اگر كسى از آنها امام را نپذیرد، بهواسطه حسد و اغراض دنیوى دیگر است و عذاب و عقاب او از دیگران بیشتر است، زیرا خدا حجت را براى او كاملتر و تمامتر كرده كه از آن خاندانش قرار داده است و نیز ناسپاسى ایشان از این نعمت و منت بزرگ خداوند زشتتر و شدیدتر است و یا به جهت این است كه گناه و خطا از اشراف زشتتر و ناپسندهتر است و لذا خدا لغزشهائى را بر پیامبران مىگیرد و از آنها مؤاخذه مىكند كه از دیگران در گذشته و بخشیده مىدارد.
551- الحديث الرابع و هو الثمانون و ثمانیة مائة
عَنِ ابْنِ أَبِینَصْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا(ع) قُلْتُ لَهُ: الْجَاحِدُ مِنْكُمْ وَ مِنْ غَیْرِكُمْ سَوَاءٌ؟ فَقَالَ: الْجَاحِدُ مِنَّا لَهُ ذَنْبَانِ وَ الْمُحْسِنُ لَهُ حَسَنَتَانِ.
ترجمه: ابن ابىنصر گوید: به حضرت رضا علیهالسلام عرض كردم: آن كه جاحد (امر امامت) باشد از خاندان شما با دیگران برابر است؟ فرمود: براى جاحد از خاندان ما دو گناه و براى نیكوكار دو ثواب است.