باب امام را جز امام غسل نمى‌دهد

بَابُ أَنَّ الْإِمَامَ لَا یَغْسِلُهُ إِلَّا إِمَامٌ مِنَ الْأَئِمَّةِ (ع)

و هو الباب الثامن و الثمانون من كتاب الحجة و فيه ثلاثة احادیث

569- الحديث الاول و هو الثامن و التسعون و ثمانیة مائة

عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَّالِ أَوْ غَیْرِهِ عَنِ الرِّضَا(ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ: إِنَّهُمْ یُحَاجُّونَّا یَقُولُونَ إِنَّ الْإِمَامَ لَا یَغْسِلُهُ إِلَّا الْإِمَامُ قَالَ: فَقَالَ: مَا یُدْرِیهِمْ مَنْ غَسَلَهُ؟ فَمَا قُلْتَ لَهُمْ؟ قَالَ: فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قُلْتُ لَهُمْ: إِنْ قَالَ مَوْلَایَ إِنَّهُ غَسَلَهُ تَحْتَ عَرْشِ رَبِّی فَقَدْ صَدَقَ وَ إِنْ قَالَ: غَسَلَهُ فِی تُخُومِ الْأَرْضِ فَقَدْ صَدَقَ قَالَ: لَا هَكَذَا قَالَ: فَقُلْتُ: فَمَا أَقُولُ لَهُمْ؟ قَالَ: قُلْ لَهُمْ إِنِّی غَسَلْتُهُ فَقُلْتُ: أَقُولُ لَهُمْ إِنَّكَ غَسَلْتَهُ فَقَالَ: نَعَمْ.

ترجمه: وشاء گوید: احمد بن عمر بود یا دیگرى كه گفت: به حضرت رضا علیه‌السلام عرض كردم: آن‌ها (واقفیه كه منكر امامت امام رضا علیه‌السلام و نیز منكر وفات پدرش هستند) با ما مشاجره مى‌كنند و مى‌گویند: امام را جز امام غسل نمى‌دهد (پس چگونه می‌گوئید موسى بن جعفر در بغداد وفات یافته، در صورتی‌كه شما در مدینه بودید) فرمود: آن‌ها چه می‌دانند كى او را غسل داده است؟ تو به آن‌ها چه جواب دادى؟ عرض كردم: قربانت، من به آن‌ها گفتم: اگر مولایم بگوید، خودم او را در زیر عرش پروردگار غسل داده‌ام راست گفته است و اگر بگوید در دل زمین غسل داده‌ام راست گفته، فرمود: نه این‌گونه. عرض كردم پس چه بگویم؟ فرمود: به آن‌ها بگو، من غسلش داده‌ام. عرض كردم: شما غسلش داده‌اید؟ فرمود: آرى.

شرح

این حدیث شریف علاوه بر دلالت بر موضوع این باب، بر اعجاز و کرامت امام رضا علیه‌السلام هم دلالت دارد. اولین معجزه آن حضرت این است که از زمان مرگ امام کاظم علیه‌السلام از مجاری فراطبیعی مطلع شده است. دومین آن است که فاصله میان مدینه و بغداد را به‌گونه فراطبیعی طی کرده است. سومین آن این است که امام کاظم را غسل داده است و بر اونماز خوانده است بدون آن‌ها ماموران و گماشتگان دستگاه هارون لعنه الله متوجه شوند.

عبارت: قَالَ لَا هَكَذَا، به معنی نادرستی پاسخ نیست بلکه به این معنی است که این پاسخ، شبهه واقفیه را رفع نمی‌کند.

570- الحديث الثانی و هو التاسع و التسعون و ثمانیة مائة

عَن ابی‌مَعْمَرٍ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا(ع) عَنِ الْإِمَامِ یَغْسِلُهُ الْإِمَامُ قَالَ: سُنَّةُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ(ع)

ترجمه: ابومعمر گوید: از امام رضا علیه‌السلام پرسیدم كه امام را امام غسل می‌دهد؟ فرمود: سنتى است از موسى بن عمران علیه‌السلام.

شرح

1- ممکن است مقصود این باشد که پیامبری که پیامبر دیگر را غسل داده است حضرت موسی علیه‌السلام است که برادر خود حضرت هارون علیه‌السلام را که او هم پیامبر بود غسل داد.

2- ممکن است مقصود این باشد که آنحضرت اولین پیامبری است که پیامبر را غسل داده است و این عمل آن حضرت در میان پیامبران بنی اسرائیل پس از حضرت موسی رواج یافت و تبدیل به سنت شد.

3- احتمال دیگر این است که در صورت امکان باید پیامبران به وسیله هم‌تای خود غسل داده شوند خواه هم‌تای آن‌ها پیامبر باشد خواه وصی پیامبر. در هر صورت از سنت‌های واجب نیست بلکه امری پسندیده و شایسته است و اگر ممکن نبود مانند غسل پیامبرانی که در آغاز دوره‌های فترت از دنیا می‌رفتند، چنین کاری اگر چه سنت است ولی واجب و لازم نیست.

571- الحديث الثالث و هو تسعة مائة

عَنْ طَلْحَةَ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا(ع): إِنَّ الْإِمَامَ لَا یَغْسِلُهُ إِلَّا الْإِمَامُ؟ فَقَالَ: أَ مَا تَدْرُونَ مَنْ حَضَرَ لِغُسْلِهِ؟ قَدْ حَضَرَهُ خَیْرٌ مِمَّنْ غَابَ عَنْهُ، الَّذِینَ حَضَرُوا یُوسُفَ فِی الْجُبِّ حِینَ غَابَ عَنْهُ أَبَوَاهُ وَ أَهْلُ بَیْتِهِ

ترجمه: طلحه گوید: به امام رضا علیه‌السلام عرض كردم: امام را جز امام غسل نمی‌دهد؟ فرمود: آیا نمى‌دانید چه كسى براى غسلش حاضر می‌شود؟ كسى حاضر شود كه بهتر است از آن كه از او غایب است همان كسانى كه در چاه نزد یوسف حاضر شدند: زمانی كه پدر و مادر و خانواده‌اش از او غایب بودند.

شرح: از این روایت استفاده مى‌شود كه جبرئیل و ملائكه براى غسل امام حاضر شوند، زیرا آن‌ها بودند كه در چاه به یارى یوسف رسیدند، ولى این روایت غسل دادن امام را هم نفى نمى‌كند و شاید از نظر تقیه صادر شده باشد. در هر حال علامه مجلسى (ره) اخبارى نقل می‌كند كه حضرت رضا براى غسل پدرش موسى بن جعفر علیهماالسلام از مدینه به بغداد حاضر شد و هم‌چنین امام جواد براى غسل دادن پدرش علیهماالسلام از مدینه به طوس آمد كه در صورت صحت و ثبوت این اخبار ممكن است این روایات را هم مؤید همان معنى دانست. چنان‌که مجلسى (ره) استفاده كرده است، در صورت خدشه و ضعف آن اخبار پیداست كه این روایات صراحت و ظهورى در آن معنى ندارد، بعلاوه پیداست كه تحقیق درباره این موضوع در این زمان نتیجه عملى و بلكه اعتقادى هم ندارد و از ضروریاتى نیست كه بر اقرار و انكار آن، اثر مهمى ثابت شود، چنان‌که از جملات: ما یدریهم من غسله (در حدیث اول این باب، سنة موسى بن عمران (در حدیث دوم این باب، اما تدرون من حضر لغسله (در همین حدیث)، این معنى ظاهر مى‌شود.

شرح

علاوه بر این‌که در مورد آخرین امامی که از دنیا می‌رود خواه در رجعت باشد و خواه در غیر رجعت، غسل امام توسط امام انجام نمی‌شود.