تجلّي كامل اسماء و صفات الهي
تجلّي كامل اسماء و صفات الهي در آينه درخشان ولايت حضرت ولي عصر (صلوات الله و سلامه عليه)
در روايات و متون اسلامي, هر يك از خاندان پيامبر ـ صلوات الله عليهمم اجمعين ـ به عنوان خليفه رسول الله معرفي شدهاند. اما از حضرت مهدي ـ عليهالسلام ـ به عنوان خليفه الله ياد شده است. تفاوت اين دو خطاب در ميزان ظهور ولايت اين خاندان پاك است. انبياء الهي به ويژه حضرت ختمي مرتبت, نخست ولي بودند و آنگاه نبي شدند يعني نبوتشان ضمن و ذيل و دامنه ولايتشان است. اما از آنجا كه متوسط خلق خدا, توان دريافت تمام تجليات الهي را ندارند, مقام نبوت به صورت حجابي براي مقام ولايت براي عموم خلق ظهور پيدا كرده است. يعني آنچنان كه نبوت انبياء و اسماء الهي كه بدين مقام مرتبط است, بر مردم تجلي دارد؛ ولايت ايشان كه تجلي اسم الولي الحميد است, ظهور ندارد. گويي, سهم خلق خدا از معارف الهي در حد فهم و تحمل ايشان در قالب نبوت بيان شده است. اما آن دسته از معارفي كه تنها به وسيله ولايت قابل آشكار شدن و ظهور است, به دليل عدم فهم عامه مردم و عم اشتياق انشان بدان اسرار در پرده باقي ميماند. اين دسته از معارف الهي آنچنان عظيم است و قابليت خاصي را ميطلبد كه حتي برخي از انبياء كه دامنة ولايتشان محدودتر از برخي ديگر است, تاب و توان گفتن و شنيدن آن را ندارند. چنانكه در داستان حضرت خضر و حضرت موسي ـ علي نبينا و عليهما السلام ـ اشارات و لطايف دقيقي در اين زمينه بيان شده است. رفتار و كردار حضرت خضر براي موسيِ نبي قابل فهم نبود؛ چه آنجا كه با عمل خود ايجاد نقص و خرابي در كشتي خلق خدا كرد و چه آنجا كه ديواري را بدون سبب برپاداشت و تعمير كرد. ظاهر افعال ايشان براي فهم موسوي قابل درك نبود. زيرا باطن و حقيقت آن افعال, مربوط به دستهاي از معارف الهي است كه بدون واسطه نبوت, به وسيله ولايت و تجليات مستقيم ولايي ظهور پيدا كرده است.
در روايات و متون اسلامي, هر يك از خاندان پيامبر ـ صلوات الله عليهمم اجمعين ـ به عنوان خليفه رسول الله معرفي شدهاند. اما از حضرت مهدي ـ عليهالسلام ـ به عنوان خليفه الله ياد شده است. تفاوت اين دو خطاب در ميزان ظهور ولايت اين خاندان پاك است. انبياء الهي به ويژه حضرت ختمي مرتبت, نخست ولي بودند و آنگاه نبي شدند يعني نبوتشان ضمن و ذيل و دامنه ولايتشان است. اما از آنجا كه متوسط خلق خدا, توان دريافت تمام تجليات الهي را ندارند, مقام نبوت به صورت حجابي براي مقام ولايت براي عموم خلق ظهور پيدا كرده است. يعني آنچنان كه نبوت انبياء و اسماء الهي كه بدين مقام مرتبط است, بر مردم تجلي دارد؛ ولايت ايشان كه تجلي اسم الولي الحميد است, ظهور ندارد. گويي, سهم خلق خدا از معارف الهي در حد فهم و تحمل ايشان در قالب نبوت بيان شده است. اما آن دسته از معارفي كه تنها به وسيله ولايت قابل آشكار شدن و ظهور است, به دليل عدم فهم عامه مردم و عم اشتياق انشان بدان اسرار در پرده باقي ميماند. اين دسته از معارف الهي آنچنان عظيم است و قابليت خاصي را ميطلبد كه حتي برخي از انبياء كه دامنة ولايتشان محدودتر از برخي ديگر است, تاب و توان گفتن و شنيدن آن را ندارند. چنانكه در داستان حضرت خضر و حضرت موسي ـ علي نبينا و عليهما السلام ـ اشارات و لطايف دقيقي در اين زمينه بيان شده است. رفتار و كردار حضرت خضر براي موسيِ نبي قابل فهم نبود؛ چه آنجا كه با عمل خود ايجاد نقص و خرابي در كشتي خلق خدا كرد و چه آنجا كه ديواري را بدون سبب برپاداشت و تعمير كرد. ظاهر افعال ايشان براي فهم موسوي قابل درك نبود. زيرا باطن و حقيقت آن افعال, مربوط به دستهاي از معارف الهي است كه بدون واسطه نبوت, به وسيله ولايت و تجليات مستقيم ولايي ظهور پيدا كرده است.
سرّ رهایی از گردنه ها
محبّت خاندان پيامبر ـ صلوات الله عليهم اجمعين ـ سرّ رهايي از گردنههاست.
وجود صاحب مراتبي است كه بگفته عقلا, عاليترين مرتبه آن ذات اقدس الهي و فروترين مرتبه آن عالم ماده است و ميان اين دو مرتبه, مراتب بسياري وجود دارد. وجود حقيقيتي واحد است اما ظهورات وجود و مراتب آن تعدد دارد و بدين گونه است كه كثرت ممكن ميشود, در عين اينكه حقيقت و سر وجود يكي است.
ظهورات وجود تحت عنوان ولايت نام برده ميشوند. مجموعه عالم هستي كه شامل بخش نا پيداي آن نيز ميشود, مظاهر وجودند؛ نه اصل وجود. به عبارتي عكس و تصوير وجوداند, نه خود وجود. اين نشان دهنده ولايت است. تمام عالم هستي در دو نام خلاصه ميشود:
وجود صاحب مراتبي است كه بگفته عقلا, عاليترين مرتبه آن ذات اقدس الهي و فروترين مرتبه آن عالم ماده است و ميان اين دو مرتبه, مراتب بسياري وجود دارد. وجود حقيقيتي واحد است اما ظهورات وجود و مراتب آن تعدد دارد و بدين گونه است كه كثرت ممكن ميشود, در عين اينكه حقيقت و سر وجود يكي است.
ظهورات وجود تحت عنوان ولايت نام برده ميشوند. مجموعه عالم هستي كه شامل بخش نا پيداي آن نيز ميشود, مظاهر وجودند؛ نه اصل وجود. به عبارتي عكس و تصوير وجوداند, نه خود وجود. اين نشان دهنده ولايت است. تمام عالم هستي در دو نام خلاصه ميشود: