تعبیر قرآن در باره حسنه مطلق
حسن بی پایان او چندان که عاشق می کشد زمره ای دیگر به عشق از غیب سر بر می کنند
حسن مطلق و یا به تعبیر قرآن حسنه مطلق عبارت است از زیبایی تام، زیبایی که هیچ گونه حد و اندازه ای ندارد و با هدف ها و برآیندهای خود، با مبدأها و علتها و زمینه های خود و با ابزارها و امکانات موجود، سازگاری دارد. کیست که هیچ گونه سیئه ای ندارد و هیچ گونه عدم تعادل در وجود، صفات و افعالش نیست؟ برای پاسخ این سؤال، به شرح آیاتی از قرآن کریم می پردازیم.
«انا فتحنا لک فتحاً مبیناً لیغفر لک الله ما تَقَدَّمَ من ذنبک و ما تأخر و یُتِمَ نعمته علیک و یهدیک صراطاً مستقیماً»(فتح/1و2)
ما برای تو فتح و گشایش آشکار پدید آوردیم و آن فتح آشکار، برای این است که خداوند گناهان گذشته ات را از بین ببرد و گناهان آینده ات را نیز ببخشاید و ما به وسیله این فتح آشکار نعمت را بر تو تمام می کنیم و راه مستقیم را به تو نشان خواهیم داد.
در آیه کریمه فوق، کلمه فتح به معنای پیروزی نیست، بلکه به معنای گشایش و گشودن است. فتح یعنی پیدا کردن راه عبور و راه خروج. انسان برای خارج شدن از دنیا و رسیدن به آسمان که درجه اول آن ملکوت است، باید راه خروج و نفوذی بیابد، نوری بیابد تا بتواند از ظلمتکده عالم ماده و طبع خارج شود و عبور کند. مخاطب اصلی این آیه کریمه، وجود مبارک حضرت پیامبر اکرم- صلی الله و علیه و آله و سلم- است و اصالتاً شامل کس دیگری نمی شود، مگر اینکه در رتبه آن حضرت و هم شأن ایشان باشد؛ یعنی خاندان پیامبر.
حسن مطلق و یا به تعبیر قرآن حسنه مطلق عبارت است از زیبایی تام، زیبایی که هیچ گونه حد و اندازه ای ندارد و با هدف ها و برآیندهای خود، با مبدأها و علتها و زمینه های خود و با ابزارها و امکانات موجود، سازگاری دارد. کیست که هیچ گونه سیئه ای ندارد و هیچ گونه عدم تعادل در وجود، صفات و افعالش نیست؟ برای پاسخ این سؤال، به شرح آیاتی از قرآن کریم می پردازیم.
«انا فتحنا لک فتحاً مبیناً لیغفر لک الله ما تَقَدَّمَ من ذنبک و ما تأخر و یُتِمَ نعمته علیک و یهدیک صراطاً مستقیماً»(فتح/1و2)
ما برای تو فتح و گشایش آشکار پدید آوردیم و آن فتح آشکار، برای این است که خداوند گناهان گذشته ات را از بین ببرد و گناهان آینده ات را نیز ببخشاید و ما به وسیله این فتح آشکار نعمت را بر تو تمام می کنیم و راه مستقیم را به تو نشان خواهیم داد.
در آیه کریمه فوق، کلمه فتح به معنای پیروزی نیست، بلکه به معنای گشایش و گشودن است. فتح یعنی پیدا کردن راه عبور و راه خروج. انسان برای خارج شدن از دنیا و رسیدن به آسمان که درجه اول آن ملکوت است، باید راه خروج و نفوذی بیابد، نوری بیابد تا بتواند از ظلمتکده عالم ماده و طبع خارج شود و عبور کند. مخاطب اصلی این آیه کریمه، وجود مبارک حضرت پیامبر اکرم- صلی الله و علیه و آله و سلم- است و اصالتاً شامل کس دیگری نمی شود، مگر اینکه در رتبه آن حضرت و هم شأن ایشان باشد؛ یعنی خاندان پیامبر.
پذيرفتن ولايت ولي الهي
پذيرفتن ولايت ولي الهي به چه معناست؟
ذكر اين نكته مهم است كه ولايت الهي را قبول داشتن، بدين معنا نيست كه بداند، خليفه اول كيست، دوم كيست، هشتم و نهم كيست و نيز نه اينكه بداند، هر كدام از خاندان پاك پيامبر، در چه روزي متولد شده و در چه روزي از دنيا رفتهاند. اينها بد نيست اما سبب نميشود كه ماهيت يك شيء را تغيير بدهد، حقيقت شيء را چنان منقلب سازد كه اگر ديگري كه فاقد آن است، آن عمل را انجام دهد، بيخاصيت و فاقد نتيجه لازم باشد. اما اگر كس ديگري كه داراي آن فهم و بينش است، همان عمل را انجام دهد، بلكه بسيار كمتر از آنرا، چنان حظ و بهرهاي داشته باشد كه اگر به همه عالم تقسيم كنند، همگان به آرامش و آسودگي و اطمينان نفس دست پيدا ميكنند. حضرت امام خميني –رضوان الله تعالي عليه- در كتاب آداب الصلوة روايتي را از حضرت ختمي مرتبت –صلوات الله عليه- نقل ميكند كه ميفرمايند:«جمعي در قيامت به شكل احمقترين حيوان، محشور ميشوند، سر ايشان مشابه آن حيوان و اندامشان سالم است. اندام سالم، حكايت از سلامت در عمل دارد عمل درست است اما در عين حال، مبتني بر درك و فهم نيست، برخاسته از حماقت و كودني است. اينها دو گروهند:
1- آنان كه به هنگام نماز، رو به قبله ميايستند اما رو به سوي قبله حقيقي نميكنند. پرسيدند كه قبله حقيقي كدام است؟ حضرت فرمود: قبله حقيقي وجود مبارك اميرمؤمنان –صلوات الله و سلامه عليه- است.
2- كساني كه در اعمال و رفتارشان، از امام جماعت خويش جلوتر و پيشتر حركت ميكنند. اگر كسي درنماز، چند ثانيه جلوتر و سريعتر از امام حركت كند، چنين است، پس حال كسي كه در نوع رفتارها و زندگياش، بسيار بيشتر از امام سبقت ميگيرد، چگونه خواهد بود؟ بنابراين، نشان حسن تام و تمام، توجه به ولي خداست. براي چنين كسي كه صاحب حسن و جمال و كمال است، از خوشيها و آسودگيها چه بهرهاي حاصل ميشود؟هيچ بلكه «اشتد بلائه» بلا و رنج و مصيبت وي شدت ميگيرد و غم و اندوهش فزوني مييابد، چنانكه بايد غم و غصهاش را شبانه و در تنهايي خويش با خداي خود شكوه كند.
ذكر اين نكته مهم است كه ولايت الهي را قبول داشتن، بدين معنا نيست كه بداند، خليفه اول كيست، دوم كيست، هشتم و نهم كيست و نيز نه اينكه بداند، هر كدام از خاندان پاك پيامبر، در چه روزي متولد شده و در چه روزي از دنيا رفتهاند. اينها بد نيست اما سبب نميشود كه ماهيت يك شيء را تغيير بدهد، حقيقت شيء را چنان منقلب سازد كه اگر ديگري كه فاقد آن است، آن عمل را انجام دهد، بيخاصيت و فاقد نتيجه لازم باشد. اما اگر كس ديگري كه داراي آن فهم و بينش است، همان عمل را انجام دهد، بلكه بسيار كمتر از آنرا، چنان حظ و بهرهاي داشته باشد كه اگر به همه عالم تقسيم كنند، همگان به آرامش و آسودگي و اطمينان نفس دست پيدا ميكنند. حضرت امام خميني –رضوان الله تعالي عليه- در كتاب آداب الصلوة روايتي را از حضرت ختمي مرتبت –صلوات الله عليه- نقل ميكند كه ميفرمايند:«جمعي در قيامت به شكل احمقترين حيوان، محشور ميشوند، سر ايشان مشابه آن حيوان و اندامشان سالم است. اندام سالم، حكايت از سلامت در عمل دارد عمل درست است اما در عين حال، مبتني بر درك و فهم نيست، برخاسته از حماقت و كودني است. اينها دو گروهند:
1- آنان كه به هنگام نماز، رو به قبله ميايستند اما رو به سوي قبله حقيقي نميكنند. پرسيدند كه قبله حقيقي كدام است؟ حضرت فرمود: قبله حقيقي وجود مبارك اميرمؤمنان –صلوات الله و سلامه عليه- است.
2- كساني كه در اعمال و رفتارشان، از امام جماعت خويش جلوتر و پيشتر حركت ميكنند. اگر كسي درنماز، چند ثانيه جلوتر و سريعتر از امام حركت كند، چنين است، پس حال كسي كه در نوع رفتارها و زندگياش، بسيار بيشتر از امام سبقت ميگيرد، چگونه خواهد بود؟ بنابراين، نشان حسن تام و تمام، توجه به ولي خداست. براي چنين كسي كه صاحب حسن و جمال و كمال است، از خوشيها و آسودگيها چه بهرهاي حاصل ميشود؟هيچ بلكه «اشتد بلائه» بلا و رنج و مصيبت وي شدت ميگيرد و غم و اندوهش فزوني مييابد، چنانكه بايد غم و غصهاش را شبانه و در تنهايي خويش با خداي خود شكوه كند.