حسادت خلق خدا به خاندان پيامبر – صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين -
بايد گفت ، هرگاه آدمي كمالات و حسن خويش را آشكار كرد و نشان داد كه ديگران بهرهاي از آن ندارند، آن كمال وزر و وبال او خواهد شد و به جاي نردبان رشد و تكامل و آرامش، سبب گرفتاري و سختي خواهد بود و اگر سبب بلا نشود، از دست خواهد رفت . بنابر اقتضاي عقل، نبايد حسن و كمال به گونهاي در معرض ديد ديگران قرار گيرد كه باعث حسادت يا رقابت آنان شود . زيرا رقيب اگر نتواند ستقت بگيرد، سعي ميكند رقيب را ناعادلانه از دور خارج سازد. البته حسن هايي وجود دارد، كه قابل پوشناندن نيست و همان سبب حسادت خلق خدا خواهد شد . در روايتي در مورد خاندان پيامبر – صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين - آمده است كه يكي از علل ايجاد آزار و اذيت توسط خلق خدا، براي آن بزرگواران، اين است كه ميل به رقابت در وجودشان وجود دارد . هرگاه آدميان نتوانند رقابت كنند، يعني رقابت را از حد و توان خويش برون ببينند، كينه به دل ميگيردند (البته قليلي از انسانها اين گونه نيستند.) استعداد و كمال هر انساني، لطفي از الطالف الهي است و براي رنجاندن ساير بندگان خدا به او عطا نشده است. بلكه ابتلا و احتمال است.
کیفیت سخنان اولياء خدا
در مطالعه احاديث و كلمات معصومين – عليهم السلام – بايد به دو نكته توجه داشت:
1- تك تك سخنان و كلمات اولياء خدا، كلمات كليدي است كه از اظهار و بيان آن مقصد ويژه اي دارند و نمي توان سخنان اولياء خدا، به خصوص خاتم اولياء حضرت اميرمومنان – صلوات الله و سلامه عليه- را با سخنان افراد معمولي مقايسه كرد.
همچنان كه در كلمات قرآن و احاديث قدسي، هيچ گزارهاي قابل حذف و جايگزين كردن نيست، سخنان اولياء خدا نيز چنين است. مگر در مواردي كه مخاطب اين سخنان عامه خلق اند. يعني افرادي كه در معارف الهي متبحر و عميق نيستند. صد البته كه اين سخنان براي ايشان بسيار مفيد و راه گشا است، اما امكان تبديل به احسن وجود دارد.
شناخت مخاطب كلام اولياء خدا مهم است
2 - توجه به راوي حديث و مخاطب كلام اولياء خدا، در فهم معارف دين بسيار مهم و خطير است. زيرا آنان همه چيز را براي همه كس نميگويند. و براي هر فرد متناسب با حال و مقام فرد سخن ميگويند. مخاطب ويژه و استثنايي، مخاطبي است كه مانند همام (مخاطب امام عليه السلام در خطبه متقين) ، آنگاه كه حق را ميشنود، دچار عشوه و صعقه و مرگ ميشود. زير آنچه را كه امير مؤمنان به زبان ميآورد، گویی او با چشم مشاهده ميكند و معنا و محتواي سخن را در مييابد.
1- تك تك سخنان و كلمات اولياء خدا، كلمات كليدي است كه از اظهار و بيان آن مقصد ويژه اي دارند و نمي توان سخنان اولياء خدا، به خصوص خاتم اولياء حضرت اميرمومنان – صلوات الله و سلامه عليه- را با سخنان افراد معمولي مقايسه كرد.
همچنان كه در كلمات قرآن و احاديث قدسي، هيچ گزارهاي قابل حذف و جايگزين كردن نيست، سخنان اولياء خدا نيز چنين است. مگر در مواردي كه مخاطب اين سخنان عامه خلق اند. يعني افرادي كه در معارف الهي متبحر و عميق نيستند. صد البته كه اين سخنان براي ايشان بسيار مفيد و راه گشا است، اما امكان تبديل به احسن وجود دارد.
شناخت مخاطب كلام اولياء خدا مهم است
2 - توجه به راوي حديث و مخاطب كلام اولياء خدا، در فهم معارف دين بسيار مهم و خطير است. زيرا آنان همه چيز را براي همه كس نميگويند. و براي هر فرد متناسب با حال و مقام فرد سخن ميگويند. مخاطب ويژه و استثنايي، مخاطبي است كه مانند همام (مخاطب امام عليه السلام در خطبه متقين) ، آنگاه كه حق را ميشنود، دچار عشوه و صعقه و مرگ ميشود. زير آنچه را كه امير مؤمنان به زبان ميآورد، گویی او با چشم مشاهده ميكند و معنا و محتواي سخن را در مييابد.