معناي عينيت صفات با ذات
پرسش (104):
سلام عليکم. با عرض تشکر و خسته نباشيد خدمت شما استاد گرانقدر.
وقتي اعتقاد به اين داشته باشيم که صفات عين ذاتند، جايي براي ذات مخفي نخواهند ماند. يعني اگر صفات آشکار شده خدا عين ذات باشند، چون آشکار شدهاند و عين ذات هستند، پس ذات عيان و آشکار است و مخفي نيست. البته در اينجا ديگر ذات خالص نيست، بلکه صفتِ ذات است. اما از طرفي صفت عين ذات است و چيزي جز ذات نيست. سؤالم اينه که معناي اينکه ذات مخفي است يعني نفي الصفات عنه؟ معناي صفات عين ذاتند با توجه به ذات مخفي چيست؟ ممنون از لطف حضرتتان.
سلام عليکم. با عرض تشکر و خسته نباشيد خدمت شما استاد گرانقدر.
وقتي اعتقاد به اين داشته باشيم که صفات عين ذاتند، جايي براي ذات مخفي نخواهند ماند. يعني اگر صفات آشکار شده خدا عين ذات باشند، چون آشکار شدهاند و عين ذات هستند، پس ذات عيان و آشکار است و مخفي نيست. البته در اينجا ديگر ذات خالص نيست، بلکه صفتِ ذات است. اما از طرفي صفت عين ذات است و چيزي جز ذات نيست. سؤالم اينه که معناي اينکه ذات مخفي است يعني نفي الصفات عنه؟ معناي صفات عين ذاتند با توجه به ذات مخفي چيست؟ ممنون از لطف حضرتتان.
علم و پردهبرداري از حقايق وجود
پرسش (103):
سلام عليکم. خسته نباشيد و متشکر از راهنماييهاي بزرگوارانهتان.
1ـ آيا اين جمله درست است؟ اگر بلي تا چه حد؟
«هيچ کس نميتواند حقيقتي جديد جز آنچه در درونش است را اثبات کند و نه بپذيرد.» چون هر آنچه هرکس آن را اثبات ميکند، از واقعيتي در درون خود خبر داده و آنچه ميخواهد بپذيرد، چيزي جز داشتههاي او نيست. به عبارتي علم آموزيِ هرکس پردهبرداري از شاکله و طينت اوست.
2ـ پذيرش اين امر آيا به معناي اين است که معلم پردهبردار از حقايق وجود فرد خواهد بود، نه به معناي سوفسطاييگري و تعطيل تعليم و تعلم؟
3ـ اگر اين حرف را از منظر کلام جديد، روانشناس يا فيلسوف غربي بدانيم، باز همين معنا را خواهد داشت؟ با تشکر.
سلام عليکم. خسته نباشيد و متشکر از راهنماييهاي بزرگوارانهتان.
1ـ آيا اين جمله درست است؟ اگر بلي تا چه حد؟
«هيچ کس نميتواند حقيقتي جديد جز آنچه در درونش است را اثبات کند و نه بپذيرد.» چون هر آنچه هرکس آن را اثبات ميکند، از واقعيتي در درون خود خبر داده و آنچه ميخواهد بپذيرد، چيزي جز داشتههاي او نيست. به عبارتي علم آموزيِ هرکس پردهبرداري از شاکله و طينت اوست.
2ـ پذيرش اين امر آيا به معناي اين است که معلم پردهبردار از حقايق وجود فرد خواهد بود، نه به معناي سوفسطاييگري و تعطيل تعليم و تعلم؟
3ـ اگر اين حرف را از منظر کلام جديد، روانشناس يا فيلسوف غربي بدانيم، باز همين معنا را خواهد داشت؟ با تشکر.